در حرام بودن غيبت و پشت سرگوئی و امر به حفظ و نگهداشت زبان2
1517- وعَنْ سُفْيان بنِ عبْدِ اللَّهِ رضي اللَّه عنْهُ قَال: قُلْتُ يا رسُولَ اللَّهِ حَدِّثني بأمْرٍ أعْتَصِمُ بِهِ قال: « قُلْ ربِّي اللَّه، ثُمَّ اسْتَقِمْ » قُلْت: يا رسُول اللَّهِ ما أَخْوفُ مَا تَخَافُ عَلَيَّ ؟ فَأَخَذَ بِلِسَانِ نَفْسِه، ثُمَّ قَال: « هذا » . رواه الترمذي وقال: حديثٌ حسنٌ صحيح.
1517- از سفيان بن عبد الله رضی الله عنه روايت شده که گفت:
گفتم: يا رسول الله صلی الله عليه وسلم کاری را بمن بگو که بدان چنگ زنم.
فرمود: بگو: الله تعالی پروردگار من است و سپس استقامت کن.
گفتم: يا رسول الله صلی الله عليه وسلم از چه چيز بيشتر از همه بر من می ترسی؟
آنحضرت صلی الله عليه وسلم زبان خود را گرفته و فرمود: از اين.
1518- وَعَن ابنِ عُمَر رضي اللَّه عنْهُمَا قَال: قَالَ رسُولُ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: « لا تُكْثِرُوا الكَلامَ بغَيْرِ ذِكْرِ اللَّه، فَإنَّ كَثْرَة الكَلامِ بِغَيْرِ ذِكْرِ اللَّه تَعالَى قَسْوةٌ لِلْقَلْب،وإنَّ أبْعَدَ النَّاسِ مِنَ اللَّهِ القَلبُ القَاسي » . رواه الترمذي.
1518- از ابن عمر رضی الله عنهما روايت شده که:
رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود: بدون ذکر خدا سخن را زياده مکنيد، زيرا بسيار سخن گفتن بدون ذکر خدا سبب سنگ دلی است. و هر آيينه دورترين مردم از خداوند انسان سنگ دل است.
1519- وعنْ أبي هُريرَة رضي اللَّه عَنهُ قَال: قال رسُولُ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: « مَنْ وَقَاهُ اللَّه شَرَّ مَا بيْنَ لَحْييْه، وشَرَّ مَا بَيْنَ رِجْلَيْهِ دَخَلَ الجنَّةَ » رَوَاه التِّرمِذي وقال: حديث حسنٌ.
1519- از ابو هريره رضی الله عنه روايت است که:
رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود: آنکه را خداوند از شر ميان ريش (زبان) و دو پايش (شرمگاه) حفظ نمود، به بهشت داخل می شود.
1520- وَعَنْ عُقْبةَ بنِ عامِرٍ رضي اللَّه عنْهُ قَال: قُلْتُ يا رَسول اللَّهِ مَا النَّجاة؟ قَال: « أمْسِكْ عَلَيْكَ لِسانَك، وَلْيَسَعْكَ بيْتُك، وابْكِ على خَطِيئَتِكَ » رواه الترمذي وقال: حديثٌ حسن.
1520- از عقبه بن عامر رضی الله عنه روايت است که گفت:
گفتم: يا رسول الله صلی الله عليه وسلم سبب نجات چيست؟
فرمود: زبانت را محکم گير و بايد که خانه ات برايت بگنجد و بر گناهانت گريه کن.
1521- وعن أبي سَعيدٍ الخُدْرِيِّ رضي اللَّه عَنْهُ عن النبي صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم قَال: « إذا أَصْبح ابْنُ آدم، فَإنَّ الأعْضَاءَ كُلَّهَا تُكَفِّرُ اللِّسان، تَقُول: اتِّقِ اللَّه فينَا، فَإنَّما نحنُ بِك: فَإنِ اسْتَقَمْتَ اسَتقَمْنا وإنِ اعْوججت اعْوَججْنَا » رواه الترمذي.
1521- از ابو سعيد خدری رضی الله عنه روايت است که:
پيامبر صلی الله عليه وسلم فرمود: که چون فرزند آدم صبح کند، همهء اعضاء در برابر زبان فروتنی کرده می گويند: از خداوند در مورد ما بترس، زيرا ما در برابر آنچه که تو انجام می دهی مجازات می شويم. اگر تو راستی نمودی، ما راست می مانيم و اگر تو کجی کردی، ما کج می شويم.
ش: تکفر اللسان: اعضاء در برابر زبان فروتنی می کند يا کنايه است از آنکه اعضاء همگی زبان را به منزلهء کفران کنندهء نعمتها قرار می دهد.
1522- وعنْ مُعاذ رضي اللَّه عنهُ قال: قُلْتُ يا رسُول اللَّهِ أخبرني بِعَمَلٍ يُدْخِلُني الجَنَّة، ويُبَاعِدُني عن النَّار؟ قَال: « لَقدْ سَأَلْتَ عنْ عَظِيم، وإنَّهُ لَيَسِيرٌ عَلى منْ يَسَّرَهُ اللَّه تَعَالى علَيه: تَعْبُد اللَّه لا تُشْركُ بِهِ شَيْئا، وتُقِيمُ الصَّلاة، وتُؤتي الزَّكَاة، وتصُومُ رمضَانَ وتَحُجُّ البَيْتَ إن استطعت إِلَيْهِ سَبِيْلاً، ثُمَّ قَال: « ألا أدُلُّك عَلى أبْوابِ الخَيْر؟ الصَّوْمُ جُنَّة. ،َالصَّدَقةٌ تطْفِيءُ الخَطِيئة كما يُطْفِيءُ المَاءُ النَّار، وصلاةُ الرَّجُلِ منْ جوْفِ اللَّيْلِ » ثُمَّ تَلا: {تتجافى جُنُوبهُمْ عَنِ المَضَاجِعِ } حتَّى بلَغَ { يعْمَلُونَ } [ السجدة: 16 ] . ثُمَّ قال: « ألا أُخْبِرُكَ بِرَأسِ الأمْر، وعمودِه، وذِرْوةِ سَنامِهِ » قُلت: بَلى يا رسول اللَّه: قَال: « رأْسُ الأمْرِ الإسْلام، وعَمُودُهُ الصَّلاة. وذروةُ سنامِهِ الجِهَادُ » ثُمَّ قال: « ألا أُخْبِرُكَ بـِمِلاكِ ذلكَ كله؟» قُلْت: بَلى يا رسُولَ اللَّه. فَأَخذَ بِلِسَانِهِ قال: « كُفَّ علَيْكَ هذا » قُلْتُ: يا رسُولَ اللَّهِ وإنَّا لمُؤَاخَذون بمَا نَتَكلَّمُ بِه؟ فقَال: ثَكِلتْكَ أُمُّك، وهَلْ يَكُبُّ النَّاسَ في النَّارِ على وَجُوهِهِم إلاَّ حصَائِدُ ألْسِنَتِهِم؟ » .
رواه الترمذي وقال: حدِيثٌ حسنٌ صحيح، وقد سبق شرحه.
1522- از معاذ رضی الله عنه روايت شده که گفت:
گفتم: يا رسول الله صلی الله عليه وسلم از عملی با خبرم کن که مرا به بهشت داخل نموده و از دوزخ دور کند!
فرمود: از چيز بزرگی سؤال کردی و آن آسان است بر کسيکه خداوند بر او آسان کند و آن اينکه خدا را پرستش نموده و به او چيزی شريک نياوری و نماز بگذاری و زکات بدهی و روزهء ماه رمضان را بگيری و حج خانه کنی، اگر توانستی که به آن دست يابی. سپس فرمود: آيا ترا به دروازه های خير راهنمائی نکنم؟ روزه سپر است و صدقه گناه را خاموش می کند، چنانکه آب آتش را خاموش می سازد. و نماز شخص در دل شب. سپس تلاوت نمود: {تتجافى جُنُوبهُمْ عَنِ المَضَاجِعِ } تا اينکه رسيد به { يعْمَلُونَ } بعد فرمود: آيا ترا از اساس کار و ستونش و بلندی و قله اش باخبر نسازم؟
گفتم: آری يا رسول الله صلی الله عليه وسلم!
فرمود: اسلام اساس کار است و ستونش نماز و بلندی قله اش جهاد می باشد. باز فرمود: آيا ترا به اساس و زيربنای همهء اينها خبر ندهم؟
گفتم: آری يا رسول الله صلی الله عليه وسلم!
آنحضرت صلی الله عليه وسلم زبان خود را گرفته و فرمود: اين را بر خود نگهدار.
گفتم: يا رسول الله صلی الله عليه وسلم! آيا به آنچه سخن می گوييم، مؤاخذه می شويم؟
فرمود: مادرت به سوگ تو بنشيند و آيا مردم را بجز محصول زبان های شان چيز ديگری در دوزخ سرنگون می سازد؟
1523- وعنْ أبي هُرَيرةَ رضي اللَّه عنهُ أنَّ رسُول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم قال: « أَتَدْرُونَ ما الغِيبةُ؟» قَالُوا: اللَّه ورسُولُهُ أَعْلَم. قال: « ذِكرُكَ أَخَاكَ بما يكْرَهُ » قِيل: أَفرأيْتَ إن كان في أخِي ما أَقُول؟ قَال: « إنْ كانَ فِيهِ ما تقُولُ فَقَدِ اغْتَبْته، وإنْ لَمْ يكُن فِيهِ ما تَقُولُ فَقَدْ بهتَّهُ » رواه مسلم.
1523- از ابو هريره رضی الله عنه روايت است که:
رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود: آيا می دانيد که غيبت، چيست؟
گفتند: الله تعالی و رسولش داناتر است.
فرمود: برادرت را به آنچه که از آن خوشش نمی آيد، ياد آور شوی.
گفت: چطور است هر گاه در برادرم آنچه می گويم، باشد؟
فرمود: اگر آنچه می گوئی در وی باشد، غيبتش کرده ای و اگر نباشد، بوی بهتان بسته ای.
1524- وعنْ أبي بكْرةَ رضي اللَّه عنْهُ أنَّ رسُول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم قال في خُطْبتِهِ يوْم النَّحر بِمنىً في حجَّةِ الودَاع: « إنَّ دِماءَكُم، وأمْوالَكم وأعْراضَكُم حرامٌ عَلَيْكُم كَحُرْمة يومِكُم هذا، في شهرِكُمْ هذا، في بلَدِكُم هذا، ألا هَلْ بلَّغْت » متفقٌ عليه.
1524- از ابو بکره رضی الله عنه روايت است که:
رسول الله صلی الله عليه وسلم در خطبهء روز عيد خويش در منی در حجة الوداع فرمود: همانا خونهای شما و مالهای شما و آبروی تان بر شما حرام است، مانند حرمت اين روز شما در اين ماه و در اين شهر شما. آيا آنچه را که به تبليغ آن مأمور شده بودم، رساندم؟
1525- وعنْ عائِشة رضِي اللَّه عنْها قَالَت: قُلْتُ للنبي صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم حسْبُك مِنْ صفِيَّة كذا وكَذَا قَال بعْضُ الرُّواة: تعْني قَصِيرة، فقال: « لقَدْ قُلْتِ كَلِمةً لو مُزجتّ بماءِ البحْر لمَزَجتْه، » قَالَت: وحكَيْتُ له إنساناً فقال: « ما أحِبُّ أني حكَيْتُ إنْساناً وإنَّ لي كذا وَكَذَا » رواه أبو داود، والترمذي وقال: حديثٌ حسنٌ صحيح.
1525- از عائشه رضی الله عنها روايت است که گفت:
برای پيامبر صلی الله عليه وسلم گفتم: که از صفيه اينقدر و اينقدر کافيست. بعضی از راويان گفته اند: يعنی کوتاه است.
فرمود: همانا کلمهء گفتی که اگر به آب دريا خلطش کنی با آن مخلوط شود!
عائشه رضی الله عنها گفت: و برای او نمونهء انسانی را در آوردم.
فرمود: دوست ندارم که حرکت و فعل انسانی را تمثيل کنم و برايم اينقدر و اينقدر باشد.
ش: يعنی آب دريا را از نفسش بد بوی و متعفن و بد مزه می سازد.
1526- وَعَنْ أنَسٍ رضي اللَّه عنهُ قال: قَالَ رسُولُ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: « لمَّا عُرِجَ بي مررْتُ بِقَوْمٍ لهُمْ أظْفَارٌ مِن نُحاسٍ يَخمِشُونَ بهَا وجُوهَهُمُ وَصُدُورَهُم، فَقُلْت: منْ هؤلاءِ يَا جِبْرِيل؟ قَال: هؤلاءِ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ لُحُوم النَّاس، ويَقَعُون في أعْراضِهم، » رواهُ أبو داود.
1526- از انس رضی الله عنه روايت است که:
رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود: چون به معراج برده شدم، از کنار گروهی گذشتم که ناخنهايی مسين داشتند و بدان رويها و سينه های شانرا می خراشيدند.
گفتم: ای جبرئيل اينها کيانند؟
فرمود: اينان کسانی اند که گوشتهای مردم را می خورند و آبروی شان را می ريزند.
1527- وعن أبي هُريْرة رضي اللَّه عنْهُ أنَّ رسُول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم قَال: « كُلُّ المُسلِمِ عَلى المُسْلِمِ حرَام: دَمُهُ وعِرْضُهُ وَمَالُهُ » رواهُ مسلم.
1527- از ابو هريره رضی الله عنه روايت است که:
رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود: همهء چيز مسلمان بر مسلمان حرام است، خونش، آبرويش و مالش.