دعاهائی که در هنگام خوابيدن گفته می شود
دعاهائی که در هنگام خوابيدن گفته می شود
دعاهائی که در هنگام خوابيدن گفته می شود
وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ
عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ. و پروردگارتان فرمود مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم در حقيقت كسانى كه از پرستش من كبر می ورزند به زودى خوار در دوزخ درمی آيند
|
((سَمَّعَ سَامِعٌ بِحَمْدِ اللهِ، وَحُسْنِ بَلاَئِهِ عَلَيْنَا. رَبَّنَا صَاحِبْنَا، وَأَفْضِلْ عَلَيْنَا عَائِذاً بِاللهِ مِنَ النَّارِ))[1].
(باشد كه شاهدى، حمد و ستايش خدا را بشنود و بر خوبى نعمتهايش بر ما گواهى دهد.
اى پروردگار ما، تو همراه ما باش، و به ما احسان كن، در حالى كه از آتش دوزخ به تو پناه مى برم).
[1] مسلم 4/2086. براى شرح بيشتر اين حديث مىتوانيد به كتاب صحيح مسلم شرح امام النووي مراجعه كنيد 17/39.
27/1 ((اللَّهُمَّ بَاعِدْ بَيْنِيْ وَبَيْنَ خَطَايَايَ كَمَا بَاعَدْتَ بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ، اللَّهُمَّ نَقِّنِيْ مِنْ خَطَايَايَ كَمَا يُنَقَّى الثَّوْبُ الأَبْيَضُ مِنَ الدَّنَسِ، اللَّهُمَّ اغْسِلْنِيْ مِنْ خَطَايَايَ بِالثَّلْجِ وَالْمَاِء وَالْبَرَدِ))[1].
(بار الها! بين من و خطاهاى من، همانند فاصلهاى كه بين مشرق و مغرب انداختهاى، فاصله بيانداز، و مرا از خطاهايم پاك ساز، همانند لباس سفيدى كه از آلودگى پاك میشود. بار الها! خطاهاى مرا با برف و آب و تگرگ (ژاله) بشوى).
28/2 ((سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِكَ، وَتَبَارَكَ اسْمُكَ، وَتَعَالَى جَدُّكَ، وَلاَ إِلَهَ غَيْرُكَ))[2].
(بار الها! پاك و منزهى، و حمد از آنِ توست، و نامت با بركت است وقدرت و شكوه تو بسيار بالاست و هيچ معبودى بجز تو «بحق» وجود ندارد).
29/3 ((وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِيْ فَطَرَ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيْفاً وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِيْنَ، إِنَّ صَلاَتِيْ، وَنُسْكِيْ، وَمَحْيَايَ، وَمَمَاتِيْ، ِللهِ رَبِّ الْعَالَمِيْنَ، لاَ شَرِيْكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِيْنَ. اللَّهُمَّ أَنْتَ الْمَلِكُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، أَنْتَ رَبِّيْ وَأَنَا عَبْدُكَ، ظَلَمْتُ نَفْسِيْ وَاعْتَرَفْتُ بِذَنْبِيْ فَاغْفِرْ لِيْ ذُنُوْبِيْ جَمِيْعاً إِنَّهُ لاَ يَغْفِرُ الذُّنُوْبَ إِلاَّ أَنْتَ. وَاهْدِنِيْ ِلأَحْسَنِ الأَخْلاَقِ لاَ يَهْدِيْ ِلأَحْسَنِهَا إِلاَّ أَنْتَ، وَاصْرِفْ عَنِّيْ سَيِّئَهَا، لاَ يَصْرِفُ عَنِّيْ سَيِّئَهَا إِلاَّ أَنْتَ، لَبَّيْكَ وَسَعْدَيْكَ، وَالْخَيْرُ كُلُّهُ بِيَدَيْكَ، وَالشَّرُّ لَيْسَ إِلَيْكَ، أَنَا بِكَ وَإِلَيْكَ، تَبَارَكْتَ وَتَعَالَيْتَ، أَسْتَغْفِرُكَ وَأَتُوْبُ إِلَيْكَ))[3].
(من چهره ام را به سوى ذاتى متوجه كرده ام كه آسمانها و زمين را آفريد، در حالى كه من از باطل روى گردان شده و به سوى حق آمده ام، و از مشركان نيستم، نماز، عبادت، زندگى و مرگم از آنِ پروردگار جهانيان است كه شريكى ندارد، دستور يافته ام كه چنين كنم، و من از فرمانبرداران مىباشم. پروردگارا! توئى پادشاه، بجز تو، معبودى «بحق» وجود ندارد. تو پروردگار من هستى و من بنده ى توأم، بر خود ظلم كردم، و به گناهم اعتراف نمودم، همه ى گناهانم را ببخشاى، همانا بجز تو كسى گناهانم را نمىآمرزد.
الهى! مرا به نيكوترين اخلاق و خصلتها، رهنمون فرما، همانا بجز تو كسى نيست كه مرا بسوى آنها هدايت كند. الهى! خصلتهاى بد را از من دور بگردان، زيرا بجز تو كسى نيست كه آنها را از من دور بگرداند. من در بارگاهت حاضرم، و براى اطاعتت آماده ام، هرگونه خير و نيكى در اختيار توست، بدى را به سوى تو راهى نيست. الهى! من به لطف تو موجودم، و به سوى تو متوجه ام، تو بسيار بابركت و برتر هستى، از تو آمرزش میخواهم، و در بارگاهت توبه میكنم).
30/4 ((اللَّهُمَّ رَبَّ جِبْرَائِيْلَ، وَمِيْكَائِيْلَ، وَإِسْرَافِيْلَ فَاطِرَ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ، عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ، أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادَكَ فَيْمَا كَانُوْا فِيْهِ يَخْتَلِفُوْنَ، اهْدِنِيْ لِمَا اخْتُلِفَ فِيْهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِكَ، إِنَّكَ تَهْدِيْ مَنْ تَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيْمٍ))[4].
(الهى! پروردگار جبرائيل و ميكائيل و اسرافيل، اى مبدع آسمانها و زمين، و آگاه از دنياى پنهان از ديدگان، و مطلّع از جهان عيان، تـو در بين بندگانت در آن چـه كه در آن اختـلاف میورزند، حاكمى، مرا به آنچه كه از حقّ در آن اختلاف شده است، با اراده ات هدايت كن، چرا كه تو هركس را كه بخواهى به راه راست هدايت میكنى).
31/5 ((اللهُ أَكْبَرُ كَبِيْراً، اللهُ أَكْبَرُ كَبِيْراً، اللهُ أَكْبَرُ كَبِيْراً، وَالْحَمْدُ ِللهِ كَثِيْراً، وَالْحَمْدُ ِللهِ كَثِيْراً، وَالْحَمْدُ ِللهِ كَثِيْراً، وَسُبْحَانَ اللهِ بُكْرَةً وَأَصِيْلاً)) ثلاثاً ((وَأَعُوْذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطَانِ: مِنْ نَفْخِهِ، وَنَفْثِهِ، وَهَمْزِهِ))[5].
(الله، برترين و بزرگترين است، همه ى ستايشها به كثرت مخصوص اوست، من صبح و شام او را تسبيح میگويم) [سه بار] (به الله پناه مىبرم از غرور، سحر و وسوسه ى شيطان).
32/6 ((اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ أَنْتَ نُوْرُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِيْهِنَّ، وَلَكَ الْحَمْدُ أَنْتَ قَيِّمُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِيْهِنَّ، [وَلَكَ الْحَمْدُ أَنْتَ رَبُّ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِيْهِنَّ] [وَلَكَ الْحَمْدُ لَكَ مُلْكُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِيْهِنَّ] [وَلَكَ الْحَمْدُ أَنْتَ مُلِكُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ] [وَلَكَ الْحَمْدُ أَنْتَ الْحَقُّ وَوَعْدُكَ الْحَقُّ، وَقَوْلُكَ الْحَقُّ وَلِقَاؤُكَ الْحَقُّ، وَالْجَنَّةُ حَقٌّ وَالنَّارُ حَقٌّ، وَالنَّبِيُّوْنَ حَقٌّ، وَمُحَمَّدٌ ص حَقٌّ وَالسَّاعَةُ حَقٌّ] [اللَّهُمَّ لَكَ أَسْلَمْتُ، وَعَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ وَبِكَ آمَنْتُ، وَإِلَيْكَ أَنَبْتَُ، وَبِكَ خَاصَمْتُ، وَإِلَيْكَ حَاكَمْتُ، فَاغْفِرْ لِيْ مَا قَدَّمْتُ، وَمَا أَخَّرْتُ، وَمَا أَسْرَرْتُ، وَمَا أَعْلَنْتُ] [أَنْتَ الْمُقَدِّمُ، وَأَنْتَ الْمُؤَخِّرُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ] [ أَنْتَ إِلَهِيْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ]))[6].
(بار الها! حمد از آنِ تو است، تو نور آسمانها و زمين، و آنچه كه در ما بين آنهاست، هستى. حمد از آنِ تو است، تو سرپرست آسمانها و زمينى، و آنچه كه در بين آنهاست. [و حمد از آنِ تو است، تو پروردگار آسمانها و زمين و آنچه كه در بين آنهاست، هستى]. [و حمد از آنِ تو است، تو پادشاه آسمانها و زمين هستى]. [و حمد از آنِ توست] [تو حقّى، وعده، گفتار، لقاء، بهشت، آتش، پيامبران، محمد –صلى الله عليه وسلم-، و روز قيامت حقّ هستند] [پروردگارا! من تسليم توأم، و بر تو توكّل نمودم، و به تو ايمان آوردم، و به سوى تو برگشتم، و بخاطر تو دشمنى ورزيدم، و حاكميت از آنِ تو است، و گناهانى را كه پيش از مرگ فرستاده ام و آنچه را كه بعد از مرگ، خواهند آمد، و آنچه را كه پنهان نموده ام، و آنچه را كه آشكار ساخته ام، ببخشاى، تقديم و تأخير بدست تو است، و هيچ معبودى بجز تو «بحق» وجود ندارد]).
[1] البخاري 1/181، ومسلم 1/419.
[2] أصحاب السنن الأربعه، ونگا: صحيح الترمذي 1/77، وصحيح ابن ماجه 1/135.
[3] مسلم1/534.
[4] مسلم1/534.
[5] أبو داود 1/203، وابن ماجه 1/265، وأحمد 4/85، و مسلم از ابن عمر -رضي الله عنهما- به اين صورت و در ضمن قصه ى روايت شده است 1/420.
[6] البخاري مع الفتح 3/3 و11/116 و 13/ 371، 423، 465 ومسلم همانند آن به صورت اختصار روايت نموده است 1/532.
قال رسول الله –صلى الله عليه وسلم-: ((لاَ تَدْخُلُوا الجَنَّةَ حَتَّى تُؤْمِنُوا، وَلاَ تُؤْمِنُوا حَتَّى تَحَابُّوا أَوَ لاَ أَدُلُّكُمْ عَلَى شَيْءٍ إِذِا فَعَلْتُمُوهُ تَحَاَبَبْتُمْ، أَفْشُوا السَّلاَمَ بَيْنَكُمْ))[1].
رسول الله –صلى الله عليه وسلم- فرمودند: (به بهشت وارد نمیشويد تا اينكه ايمان بياوريد، و ايمان شما كامل نمیشود مگر اينكه يكديگر را دوست داشته باشيد، آيا شما را به كارى راهنمايى نكنم كه انجام آن، باعث دوستى شما با يكديگر شود، سلام را بين خود رواج دهيد).
225/2 ((ثَلاَثٌ مَنْ جَمَعَهُنَّ فَقَدْ جَمَعَ الإِيْماَنَ: الإِنْصَافُ مِنْ نَفْسِكَ، وَبَذْلُ السَّلاَمِ لِلْعَالَمِ، وَالإِنْفَاقُ مِنَ الإِقْتَارِ))[2].
(كسى كه سه خصلت داشته باشد، ايمانش را كامل كرده است: عدالت با خود، سلام دادن به همهى مردم، و انفاق در تنگدستى).
226/3 وَعَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ –رضي الله عنهما-: أَنَّ رَجُلاً سَأَلَ النَّبِيَّ صَلَى اللهُ عَلَيهِ وَسَلَّمَ أَيُّ الإِسَلامِ خَيْرٌ قَالَ: ((تُطْعِمُ الطَّعَامَ، وَتَقْرَأُ السَّلاَمَ عَلَى مَنْ عَرَفْتَ وَمَنْ لَمْ تَعْرِفْ))[3].
عبدالله بن عمر –رضي الله عنهما- روايت میكند كه مردى از پيامبر –صلى الله عليه وسلم- پرسيد: بهترين عمل در اسلام كدام است؟ آنحضرت –صلى الله عليه وسلم- فرمود: (خوراك دادن و سلام كردن به آشنا و بيگانه).
[1] مسلم 1/74 وغيره.
[2] البخاري مع الفتح 1/ 82 كه سلسله ى سند به عمار -رضي الله عنه- منسوب شده است.
[3] البخاري مع الفتح 1/55، ومسلم 1/65.
رسول الله –صلى الله عليه وسلم- میفرمايد: ((إِذَا سَمِعْتُمْ نُبَاحَ الْكِلاَبِ وَنَهِيْقَ الحَمِيرِ بِاللَّيْلِ فَتَعَوَّذُوا بِاللهِ فَإِنَّهُنَّ يَرَيْنَ مَا لاَ تَرَوْنَ))[2].
(هرگاه صداى پارس كردن سگها و عرعر الاغ را در شب شنيديد از آن ها به الله پناه ببريد، زيرا آنها چيزهايى را می بينند كه شما نمی بينيد).
[2] أبو داود 4/327 وأحمد 3/306 وألباني در صحيح أبو داود3/961 آنرا صحيح دانسته است.
((إِذَا سَمِعْتُمْ صِيَاحَ الدِّيَكَةِ، فَاسْأَلُوا اللهَ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنَّهَا رَأَتْ مَلَكَاً وَإِذَا سَمِعْتُمْ نَهِيْقَ الْحِمَارِ، فَتَعَوَّذُوا بِاللهِ مِنَ الشِّيْطَانِ فِإنَّهُ رَأَى شَيْطَانَاً))[1].
(هرگاه بانگ خروس را شنيديد، از الله فضلش را طلب كنيد، زيرا او فرشتهاى را ديده است، و هرگاه صداى الاغ را شنيديد، از شيطان به الله پناه ببريد ؛ زيرا الاغ، شيطان را ديده است).
[1] البخاري مع الفتح6/350، و مسلم 4/2092
قال رسول الله –صلى الله عليه وسلم-: ((اللَّهُمَّ فَأَيُّمَا مُؤْمِنٍ سَبَبْتُهُ فَاجْعَلْ ذَلِكَ لَهُ قُرْبَةً إِلَيْكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ))[1].
(بار الها! هر مؤمنى را كه من به او ناسزا گفته ام، آن را براى او در روز قيامت، باعث قربت خود بگردان).
[1] البخاري مع الفتح 11/171، و مسلم 4/2007 ولفظ مسلم: «فَاجْعَلْهَا لَهُ زَكَاةً وَرَحْمَةً». (برايش پاكيزگى و رحمت قرار ده).
هرگاه يكى از شما ازدواج كرد يا خادمی خريد، بگويد: ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَسْأَلُكَ خَيْرَهَا وَخَيْرَ مَا جَبَلْتَهَا عَلَيْهِ وَأَعُوْذُ بِكَ مِنْ شَرِّهَا وَشَرِّ مَا جَبَلْتَهَا عَلَيْهِ))[1].
(بار الها! من از تو خير او، خُلُق و خُوى نيكىاش را مسألت مىنمايم و از بدى او و بدى خُلُق و خُويَش به تو پناه مىبرم)، هرگاه يكى از شما شترى خريد، دست بر كوهانش بكشد و دعاى فوق را بخواند.
[1] أبو داود 2/248 وابن ماجه 1/617، ونگا: صحيح ابن ماجه 1/324.
رسول الله –صلى الله عليه وسلم- میفرمايد: ((إِذَا كَانَ أَحَدُكُمْ مَادِحاً صَاحِبَهُ لاَ مَحَالةَ فَلْيَقُلْ: أَحْسِبُ فلاناً والله حسيبهُ وَلاَ أَزَكِّي عَلَى اللهِ أَحَداً أَحْسِبُهُُ ـ إِنْ كَانَ يَعْلَمُ ذَاكَ ـ كَذَا وَكَذَا))[1].
(هرگاه لازم است كه دوست تان را مدح كنيد، چنين بگوييد: به نظرْ، فلانى چنين و چنان است، ولى خدا محاسبه كننده ى اوست و من كسى را نزد خدا تزكيه نمیكنم).
آنچه که مسلمان هنگام مدح شدنش بگوید
232 ((اللَّهُمَّ لاَ تُؤَاخِذْنِيْ بِمَا يَقُوْلُوْنَ، وَاغْفِرْ لِيْ مَا لاَ يَعْلَمُوْنَ [وَاجْعَلْنِيْ خَيْراً مِمَّا يَظُنُّوْنَ]))[2].
(بار الها! مرا بخاطر آنچه كه میگويند، مورد بازخواست قرار مده، و آنچه را كه از من نمیدانند، بيامرز، و مرا بهتر از آنچه كه دربارهى من گمان میكنند بگردان).
[1] رواه مسلم 4/2296.
[2] البخاري در كتاب: الأدب المفرد شماره ى 761، وألباني در صحيح الأدب المفرد به شماره ى 585 آنرا صحيح دانسته است. و بين دو كروشه از بيهقى در كتاب: شعب الإيمان 4/228 به روايت ديگرى است.
((يُكَبِّرُ كُلَّمَا رَمَى بِحَصَاةٍ عِنْدَ الْجِمَارِ الثَّلاَثِ ثُمَّ يَتَقَدَّمُ، وَيَقِفُ يَدْعُو مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ، رَافِعاً يَدَيْهِ بَعْدَ الْجَمَرَةِ الأَولَى وَالثَّانِيَةِ. أَمَا جَمَرَةُ العَقَبَةِ فَيَرْمِيهَا وَيُكَبِّرُ عِنْدَ كُلِّ حَصَاةٍ وَيَنْصَرِفُ وَلاَ يَقِفُ عِنْدَهَا))[1].
(هنگام رمى جمرات سهگانه، با زدن هر سنگريزه، تكبير بگويد، با پرتاب هر سنگريزهاى در رمى جمرات سه گانه تكبير بگويد و سپس بعد از رمى جمرهى اول «کوچک» و دوم «وسط» رو به قبله بايستد و دستهايش را بلند كند و دعا نمايد، آنگاه جمرهى عقبه را رمی كند و با زدن هر سنگريزه تكبير بگويد و بدون توقف [براى دعا] راهش را ادامه دهد).
[1] البخاري مع الفتح 3/583 و3/584 ونگا: لفظش آنجا ذكر شده است. والبخاري مع الفتح 3/581 و مسلم نيز آنرا روايت كرده است.
((كَانَ النَّبِيُّ صَلَى اللهُ عَلَيهِ وَسَلَّمَ إِذَا أَتَاهامرٌ يَسُرُّهُ أَوْ يُسَرُّ بِهِ خَرَّ سَاجِداً شُكْرَاً للهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى))[1].
(هنگامیكه براى رسول الله –صلى الله عليه وسلم- خبر خوشحال كننده اى مىرسيد، يا كارى باعث خوشحالى او میشد، براى اداى شكر خدا به سجده مىافتاد).
[1] أهل السنن بجز النسائي. نگا: صحيح ابن ماجه 1/233 وإرواء الغليل 2/226
243 رسول الله –صلى الله عليه وسلم- فرمود: دستت را بر جايى كه درد احساس میشود بگذار، و سه بار ((بِسْمِ اللهِ)) بگو: سپس هفت بار بگو: ((أَعُوْذُ بِاللهِ وَقُدْرَتِهِ مِنْ شَرِّ مَا أَجِدُ وَأُحَاذِرُ))[1].
(من بـه خـدا و قدرتش پناه مىبرم از شرّ آنچه به آن دچار میشوم و از آن بيم دارم و مىترسم).
[1] مسلم 4/1728.
((إِذَا رَأَى أَحَدُكُمْ مِنْ أَخِيهِ، أَوْ مِنْ نَفْسِهِ، أَوْ مِنْ مَالِهِ مَا يَعْجِبَهُ [فَلْيَدْعُ لَهُ بِالبَرَكَةِ] فَإِنَّ الْعَيْنَ حَقٌّ))[1].
(زمانى كه يكى از شما از برادر، يا خودش، يا از مالش، خوشش آمد، پس براى آن دعاى بركت نمايد، چرا كه چشم زخم، حقيقت دارد).
[1] مسند أحمد 4/447 وابن ماجه ومالك، وألباني در صحيح الجامع 1/212 آنرا صحيح دانسته است. ونگا: تحقيق زاد المعاد أثر أرناؤوط 4/170
((أَعُوْذُ بِكَلِمَاتِ اللهِ التَّامَّاتِ الَّتِيْ لاَ يُجَاوِزُهُنَّ بَرٌّ وَلاَ فَاجِرٌ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ، وَبَرَأَ وَذَرَأَ، وَمِنْ شَرِّ مَا يَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ، وَمِنْ شَرِّ مَا يَعْرُجُ فِيْهَا، وَمِنْ شَرِّ مَا ذَرَأَ فِيْ اْلأَرْضِ، وَمِنْ شَرِّ مَا يَخْرُجُ مِنْهَا، وَمِنْ شَرِّ فِتَنِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ، وَمِنْ شَرِّ كُلِّ طَارِقٍ إِلاَّ طَارِقاً يَطْرُقُ بِخَيْرٍ يَا رَحْمنُ))[1].
(از شرّ آنچه كه خدا آفريده و زياد كرده است، و از شرّ آنچه از آسمان فرو میفرستد، و از شر آنچه به آسمان صعود میكند، و از شر فتنه هاى شب و روز، و از شرّ هر وارد شونده اى در شب مگر اينكه به خير و نيكى وارد شود، اى پروردگار مهربان! به كلمات كامل تو كه هيچ نيكوكار و بدكارى نمىتواند از آن ها تجاوز كند، پناه مىبرم).
[1] أحمد 3/419 با إسناد صحيح، وابن السني شماره ى 637 وأرناؤوط در تخريج كتاب: الطحاويه ص 133 سندش را صحيح دانسته است، ونگا: مجمع الزوائد 10/127
عبد الله بن عمرو –رضي الله عنهما- میگويد: ((رَأَيْتُ النَّبِيَّ صَلَى اللهُ عَلَيهِ وَسَلَّمَ يَعْقِدُ التَّسْبٍيحَ بِيَمِينِهِ))[1].
(پيامبر –صلى الله عليه وسلم- را ديدم كه تسبيحات خود را با دست راستش میشمرد).
[1] أبو داود با لفظ همين لفظ 2/81، والترمذي 5/521، ونگا: صحيح الجامع 4/271 شماره ى 4865
(بار الها! باران بسيار و سودمند نازل فرما).
«65» ذكر پس از باريدن باران
173 ((مُطِرْنَا بِفَضْلِ اللهِ وَرَحْمَتِهِ))[2]. (به فضل و رحمت الله بر ما باران نازل شد).
«66» دعا هنگام باران زياد
174 ((اللَّهُمَّ حَوَالَيْنَا وَلاَ عَلَيْنَا، اللَّهُمَّ عَلَى اْلآكَامِ وَالظِّرَابِ، وَبُطُوْنِ اْلأَوْدِيَةِ، وَمَنَابِتِ الشَّجَرِ))[3].
(بار الها! باران را به اطراف ما بباران، نه بر ما، اى الله! باران را بر روى تپه ها و كوهها، ودرّه ها و محل روئيدن درختان بباران).
(الهى! به ما بارانى عطا فرما كه باعث نجات گردد، گوارا و با خير و بركت باشد، مفيد و بدون ضرر باشد، زود ببارد و دير نكند).
170/2 ((اللَّهُمَّ أَغِثْنَا، اللَّهُمَّ أَغِثْنَا، اللَّهُمَّ أَغِثْنَا))[2].
(بار الها! بر ما باران ببار، بر ما باران ببار، بر ما باران ببار).
171/3 ((اللَّهُمَّ أَسْقِ عِبَادَكَ، وَبَهَائِمَكَ، وَانْشُرْ رَحْمَتَكَ، وَأَحْييِ بَلَدَكَ الْمَيِّتَ))[3].
(الهى! بندگانت و حيواناتت را سيراب بگردان، پروردگارا! رحمت خود را بگستران و زمينِ مرده ات را زنده بگردان).
(بار الها! من از تو خير اين باد را میخواهم، و از شرّ آن به تو پناه مىبرم).
167/2 ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَسْأَلُكَ خَيْرَهَا وَخَيْرَ مَا فِيْهَا، وَخَيْرَ مَا أُرْسِلَتْ بِهِ، وَأَعُوْذُ بِكَ مِنْ شَرِّهَا وَشَرِّ مَا فِيْهَا، وَشَرِّ مَا أُرْسِلَتْ بِهِ))[2].
(الهى! من از تو خير اين باد، و خير آنچه را كه در آن قرار دارد، و خير آنچه را كه اين باد براى آن فرستاده شده است، مسألت مىنمايم، و از شرّ اين باد، و شرّ آنچه در آن قرار دارد، و شرّ آنچه براى آن فرستاده شده است، به تو پناه مىبرم).
«62» دعاي موقع رعد و برق
168 ((سُبْحَانَ الَّذِيْ يُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالمَلاَئِكَةُ مِنْ خِيْفَتِهِ))[3].
(پاك و منزّه است آن ذاتى كه رعد، پاكى اش را بيان مى نمايد و او را ستايش میكند، و فرشتگان نيز از بيم او، تسبيح میگويند).
(سلام بر شما اى اهل اين منزل، كه مؤمن و مسلمان هستيد، همانا ما نيز ـ إن شاء الله ـ به شما ملحق خواهيم شد، و خداوند بر گذشتگان و آيندگان ما رحم كند، از خدا براى خودمان و شما عافيت مى طلبيم).
[1] مسلم2/671، وابن ماجه ولفظ از ابن ماجه است 1/494 از بريده س، و آنچه بين كروشه است از حديث عايشه -رضي الله عنه- در صحيح مسلم 2/671 روايت شده است
(همانا آنچه را كه خداوند گرفت، از آنِ خودش بود، و آنچه را كه داده است نيز مال خود او مىباشد، مسلّماً هر چيز، ميعاد معينى دارد، لذا بايد صبر كنى و اميد ثواب داشته باشى).
((أَعْظَمَ اللهُ أَجْرَكَ وَأَحْسَنَ عَزَاءَكَ وَغَفَرَ لِمَيِّتِكَ))[2].
(الله! اجرت را بزرگ گرداند و عزايت را نيكو كند، و ميّتت را بيامرزد). و اگر دعاى فوق را بخواند خوب است.
(بار الها! او را ببخش، و بر او رحم كن، و عافيت نصيبش بگردان، و از وى گذشت كن. الهى! ميهمانى او را گرامى بدار، و قبرش را وسيع بگردان، و او را با آب و برف و تگرگ بشوى، و از گناهان، چنان پاكش بگردان كه لباس سفيد را از آلودگى، پاك و تميز میگردانى. پروردگارا! به او خانه اى بهتر از خانه اش، و خانواده اى بهتر از خانواده اش، و همسرى بهتر از همسرش، عنايت بفرما، و او را وارد بهشت كن، و از عذاب قبر و دوزخ پناهش ده).
157/2 ((اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِحَيِّنَا وَمَيِّتِنَا، وَشَاهِدِنَا، وَغَائِبِنَا وَصَغِيْرِنَا وَكَبِيْرِنَا، وَذَكَرِنَا وَأُنْثَانَا. اللَّهُمَّ مَنْ أَحْيَيْتَهُ مِنَّا فَأَحْيِهِ عَلَى اْلإِسْلاَمِ، وَمَنْ تَوَفَّيْتَهُ مِنَّا فَتَوَفَّهُ عَلَى اْلإِيْمَانِ، اللَّهُمَّ لاَ تَحْرِمْنَا أَجْرَهُ وَلاَ تُضِلَّنَا بَعْدَهُ))[2].
(الهى! زنده و مرده، حاضر و غايب، كوچك و بزرگ، مرد و زن ما را مورد آمرزش قرار دهد، يا الله! هركسى را از ميان ما زنده نگه میدارى بر اسلام زنده اش نگاه دار، و هركسى را ميرانى بر ايمان بميران. بار الها! از اجر اين متوفّى ما را محروم مگردان، و بعد از وى ما را گمراه نكن).
158/3 ((اللَّهُمَّ إِنَّ فُلاَنَ بْنَ فُلاَنٍ فِيْ ذِمَّتِكَ، وَحَبْلِ جِوَارِكَ، فَقِهِ مِنْ فِتْنَةِ الْقَبْرِ وَعَذَابِ النَّارِ، وَأَنْتَ أَهْلُ الْوَفَاءِ وَالْحَقِّ، فَاغْفِرْ لَهُ وَارْحَمْهُ إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُوْرُ الرَّحِيْمُ))[3].
(يا الله! همانا فلان پسر فلان در امان و پناه تو است، پس او را از فتنه ى قبر و عذاب دوزخ نجات بده، بدون شك تو اهل وفا و حقّ هستى. الها! او را ببخشاى و بر وى رحم كن، همانا تو بخشاينده و مهربانى).
159/4 ((اللَّهُمَّ عَبْدُكَ وَابْنُ أَمَتِكَ احْتَاجَ إِلَى رَحْمَتِكَ، وَأَنْتَ غَنِيٌّ عَنْ عَذَابِهِ، إِنْ كَانَ مُحْسِناً فَزِدْ فِيْ حَسَنَاتِهِ، وَإِنْ كَانَ مُسِيْئاً فَتَجَاوَزْ عَنْهُ))[4].
(اى الله! اين شخص بنده ى تو و فرزند كنيز تو است كه به رحمت تو نيازمند است، و تو از عذاب دادن او بى نيازى، اگر نيكوكار است بر نيكىهايش بيفزاى، و اگر بدكار است از او گذشت بفرما).
«56» دعا در نماز ميت براي كودك
160 ((اللَّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ))[5].
(خداوندا! او را از عذاب قبر پناه ده).
اگر دعاى زير را خواند هم خوب است:
((اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ فَرَطًا وَذُخْراً لِوَالِدَيْهِ، وَشَفِيْعاً مُجَاباً. اللَّهُمَّ ثَقِّلْ بِهِ مَوَازِيْنَهُمَا وَأَعْظِمْ بِهِ أُجُوْرَهُمَا، وَأَلْحِقْهُ بِصَالِحِ الْمُؤْمِنِيْنَ، وَاجْعَلْهُ فِيْ كَفَالَةِ إِبْرَاهِيْمَ، وَقِهِ بِرَحْمَتِكَ عَذَابَ الْجَحِيْمِ، وَأَبْدِلْهُ دَاراً خَيْراً مِنْ دَارِهِ، وَأَهْلاً خَيْراً مِنْ أَهْلِهِ، اللَّهُمَّ اغْفِرْ ِلأَسْلاَفِنَا، وَأَفْرَاطِنَا، وَمَنْ سَبَقَنَا بِاْلإِيْمَانِ))[6].
(خدايا! او را ميزبان و ذخيره و شفاعت كنندهاى كه شفاعتش قبول شود براى پدر و مادرش قرار بده. خدايا! بوسيله ى او ترازوى حسنات پدر و مادرش را سنگين بگردان، و بر پاداش آنها بيفزاى، و او را به مؤمنان نيكوكار ملحق بگردان، و در كفالت ابراهيم؛ قرار ده، و به رحمت خود از عذاب دوزخ حفظ كن، و خانه اى بهتر از خانه اش، و خانواده اى بهتر از خانواده اش به او عطا فرما، خدايا! گذشتگان و كسانى را كه پيش از ما رفته اند و آنهايى را كه در ايمان بر ما سبقت جسته اند بيامرز).
161/2 ((اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لَنَا فَرَطاً، وَسَلَفاً، وَأَجْراً))[7].
(خدايا! او را براى ما ميزبان و ذخيره و ثوابى قرار ده).
[1] مسلم 2/663. و اگر ميّت مؤنث باشد از ضمير مؤنت استفاده مىشود: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَهَا وَارْحَمْهَا و ...». (مترجم).
[2] ابن ماجه 1/480 وأحمد 2/368، ونگا: صحيح ابن ماجه1/251.
[3] ابن ماجه، ونگا: صحيح ابن ماجه 1/251، وأبو داود 3/211.
[4] الحاكم و آنرا صحيح دانسته و ذهبي با او موفقت كرده است 1/359، ونگا: أحكام الجنائز أثر ألباني ص125.
[5] سعيد بن المسيب مى گويد: پشت سر ابو هريره -رضى الله عنه- بر كودكى نماز خواندم كه هرگز مرتكب گناه و اشتباهى نشده بود و شنيدم كه وى گفت: «اللَّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ». مالك در كتاب: الموطأ 1/288 وابن أبي شيبه در كتاب: المصنف 3/ 217 والبيهقي 4/9، و شعيب الأرناؤوط سندش را در تحقيق كتاب: شرح السنة اثر امام البغوي 5/357 صحيح دانسته است.
[6] نگا: المغني لابن قدامه 3/416 وكتاب: الدروس المهمه لعامه الأمة لابن باز ص15.
[7] امام الحسن سوره ى فاتحه را بر كودك مىخواند و سپس ذكر مذكور را مىخواند. البغوي في شرح السنه 5/357، وعبد الرزاق شماره ى 6588، و البخاري بطور تعليق در كتاب الجنائز، 65باب: قراءة فاتحة الكتاب على الجنازه 2/113 آورده است.
(اى الله! فلان را ببخشاى (نامش را بزبان آورد)، و درجه ى او را در ميان هدايت يافتگان، رفيع بگردان، و فرزندانش را در ميان بازماندگان، سرپرستى كن، و ما و او را ببخشاى، اى پروردگار جهانيان، يا الله! قبرش را وسيع و منوّر بگردان).
[1] مسلم 2/634.