دعاي انسان مصيبت زده

إِنَّا ِللهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُوْنَ، اللَّهُمَّ أَجُرْنِيْ فِيْ مُصِيْبَتِيْ وَأَخْلِفْ لِيْ خَيْراً مِنْهَا))[1].

(بدون ترديد ما از آنِ الله هستيم و بازگشت همه‏ ى ما بسوى اوست. الهى! مرا در مقابل مصيبت، پاداش ده، و در عوض آن چيز بهترى به من عنايت فرما).

 


[1] مسلم 2/632.

تلقين لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ به شخص در حال احتضار

((مَنْ كَانَ آخِرُ كَلاَمِهِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ دَخَلَ الجَنَّةَ))[1].

(هركس آخرين كلامش لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ باشد، وارد بهشت می‌گردد).

 


[1] أبو داود 3/190، ونگا: صحيح الجامع 5/432.

دعاي مريضي كه از زندگي نااميد شده

((اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيْ وَارْحَمْنِيْ وَأَلْحِقْنِيْ بِالرَّفِيْقِ اْلأَعْلَى))[1].

(بار الها! مرا ببخش، و بر من رحم كن، و مرا به رفيق أعلى ملحق ساز). «يعنى رسول الله –صلى الله عليه وسلم-، پيامبران –عليهم السلام-، ملائكه و بندگان صالح».

151/2 ((جَعَلَ النَّبِيُّ صَلىَ اللهُ عَليهِ وَسَلَّمََ عِنْدَ مَوتِهِ يُدْخِلُ َيَديِهِ فِي الْماَءِ فَيَمْسَحُ بِهِمَا وَجْهَهُ وَيَقُولُ: لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ إِنَّ لِلْمَوْتِ لَسَكَرَاتٍ))[2].

(پيامبر –صلى الله عليه وسلم- هنگام مرگ دست هايش را در آب فرو مىبرد و صورتش را با آنها مسح می‌كرد و می‌فرمود: هيچ معبودى بجز الله «بحق» وجود ندارد، همانا مرگ داراى سختى و دشوارى است).

152/3 و همچنين اين دعا را می‌خواند: ((لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَاللهُ أَكْبَرُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيْكَ لَهُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَلاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللهِ))[3].

 ترجمه ‏اش در أذكار قبل بيان شده است.

 


[1] البخاري 7/10 ومسلم 4/1893.

[2] البخاري مع الفتح 8/144و در حديث مسواك زدن نيز بيان شده است.

[3] الترمذي وابن ماجه، وألباني آنرا صحيح دانسته است، ونگا: صحيح الترمذي 3/152، وصحيح ابن ماجه 2/317.

فضيلت عيادت مريض

قال رسول الله –صلى الله عليه وسلم-: ((إِذَا عَادَ الرَّجُلُ أَخَاهُ المُسْلِمَ مَشَى فِي خِرَافَةِ الجَنَّةِ حَتَّى يَجْلِسَ فَإذَا جَلَسَ غَمَرَتْهُ الرَّحْمَةُ، فَإِنْ كَانَ غُدْوَةً صَلَّى عَلَيْهِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ حَتَّى يُمْسِيَ، وَإِنْ كَانَ مَسَاءً صَلَّى عَلَيْهِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ حَتَّى يُصْبِحَ))[1].

رسول الله –صلى الله عليه وسلم- فرمودند: (هرگاه مردى به عيادت برادر مسلمانش برود، تا وقتى كه آنجا مىرود و مىنشيند، در ميان ميوه ‏هاى چيده شده‏ ى بهشت، قدم بر می‌دارد، پس زمانى كه آنجا نشست، رحمت او را فرا می‌گيرد، و اگر هنگام صبح به عيادت برود، هفتاد هزار ملائكه تا شب بر او درود می‌فرستند، و اگر شب به عيادت برود، هفتاد هزار ملائكه تا صبح بر او درود می‌فرستند).

 


[1] الترمذي وابن ماجه وأحمد، ونگا: صحيح ابن ماجه 1/244 وصحيح الترمذي 1/286، وأحمد شاكر آنرا صحيح دانسته است.

دعا براي مريض هنگام عيادتش

((لاَ بَأْسَ طَهُوْرٌ إِنْ شَاءَ اللهُ))[1].

(هيچ باكى نيست، اين بيمارى به خواست خداوند، پاك كننده‏ ى «گناهان» است).

148/2 ((أَسْأَلُ اللهَ الْعَظِيْمَ رَبَّ الْعَرْشِ الْعَظِيْمِ أَنْ يَشْفِيَكَ)).

(هفت بار بخواند)[2].

(از خداوند عظيم، پروردگار عرش بزرگ، می‌خواهم كه تو را شفا دهد).

 


[1] البخاري مع الفتح 10/118.

[2] مسلمانى كه به عيادت مريضى برود كه اجلش فرا نرسيده است، و اين دعا را هفت بار بر او بخواند، مريش شفا مى يابد. الترمذي وأبو داود، ونگا: صحيح الترمذي2/210 وصحيح الجامع 5/180.

دعا براي محافظت فرزند

 رسول الله –صلى الله عليه وسلم- با خواندن اين كلمات، حسن و حسين –رضي الله عنهما- را به خدا مى سپرد تا آنها را حفاظت كند: ((أُعِيْذُكُمَا بِكَلِمَاتِ اللهِ التَّامَّةِ مِنْ كُلِّ شَيْطَانِ وَهَامَّةٍ، وَمِنْ كُلِّ عَيْنٍ لاَمَّةٍ))[1].

(من شما دو نفر «حسن و حسين –رضي الله عنهما-» را به وسيله‏ ى كلمات كامل الله از بدى هر شيطان و جانور زهردار و زخم چشم به حفظ خدا مى سپارم).

 


[1] البخاري 4/119 از حديث ابن عباس –رضي الله عنهما-.

تبريك به كسي كه صاحب فرزند شده و جواب آن

 كسى كه صاحب فرزندى شد، به او بگويد: ((بَارَكَ اللهُ لَكَ فِي الْمَوْهُوْبِ لَكَ، وَشَكَرْتَ الْوَاهِبَ، وَبَلَغَ أَشُدَّهُ، وَرُزِقْتَ بِرَّهُ)). و او در جواب بگويد: ((بَارَكَ اللهُ لَكَ وَبَارَكَ عَلَيْكَ، وَجَزَاكَ اللهُ خَيْراً، وَرَزَقَكَ مِثْلَهُ، وَأَجْزَلَ ثَوَابَكَ))[1].

(خداوند در آن چه كه به تو عنايت كرده است، بركت بدهد، به تو توفيق شكرگزارى عطا فرمايد، و اميدوارم كه فرزندت به كمال برسد و تو از نيكى او بهره‏مند شوى).

ترجمه ‏ى پاسخ دعا: (بركت خداوند براى تو و بر تو باد! خداوند به تو پاداش نيك عطا فرمايد و مانند اين را نيز به تو بدهد و ثوابت را افزون فرمايد).

 


[1] نگا: الأذكار اثر النووي ص 349، وصحيح الأذكار نووي، أثر سليم الهلالي 2/713.

دعاي طرد شيطان و وسوسه هايش

 ((الاسْتِعَاذَةُ بِاللهِ مِنْهُ))[1].

(پناه بردن از شيطان به الله).

142/2 ((الأَذَانُ))[2].

(أذان گفتن).

143/3 ((الأَذْكَارُ وَقِرَاءَةُ الْقُرْآنِ))[3].

(با ذكر و قرائت قرآن).

 


[1] أبوداود 1/206 والترمذي، نگا: صحيح الترمذي 1/77، وسوره المؤمنون آيه 98 ـ 99.

[2] مسلم 1/291 والبخاري 1/151.

[3] پيامبر –صلى الله عليه وسلم- فرمودند: «لاَ تَجْعَلُوا بُيُوتَكَمْ مَقَابِرَ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْفُرُ مِنْ الْبَيْتِ الَّذِي تُقْرَأُ فِيهِ سُورَةُ البَقَرَة». مسلم 1/539. خانه‏ هايتان را به قبرستان تبديل نكنيد، چرا كه شيطان از خانه ‏اى كه در آن سوره‏ ى بقره خوانده شود، فرار مىكند». و همچنين با اذكار صبح و شام و خواب و بيدارى و داخل شدن به خانه و خارج شدن از آن و اذكار داخل شدن به مسجد و خروج از آن، و ساير اذكار وارده در قرآن و سنت، مانند خواندن آيه الكرسى، و دو آيه‏ى سوره‏ى بقره هنگام خوابيدن، شيطان فرار مىكند، و هركس صد بار اين ذكر «لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيْكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيْرٌ» را بخواند در آن روز برايش سپرى در برابر شيطان مىشود.

دعا براي انجام كار مشكل

((اللَّهُمَّ لاَ سَهْلَ إِلاَّ مَا جَعَلْتَهُ سَهْلاً وَأَنْتَ تَجْعَلُ الحَزْنَ إِذَا شِئْتَ سَهْلاً))[1].

(الهى! انجام هيچ كارى آسان نيست مگر آن را تو آسان بگردانى و توئى كه هرگاه بخواهى، مشكل را آسان می‌گردانى).

 


[1] ابن حبان در صحيحش به شماره‏ ى 2427 «موارد» وابن السني شماره‏ ى 351، و حافظ ابن حجر گفت: اين حديث صحيح است، و عبد القادر الأرناؤوط در كتاب: تخريج الأذكار للنووي ص 106 آنرا صحيح دانسته است.

آنچه كه مرتكب گناه بايد بگويد و انجام دهد

((مَا مِنْ عَبْدٍ يُذْنِبُ ذَنْبَاً فَيُحْسِنُ الطُّهُوَر، ثُمَّ يَقُومُ فَيُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ يَسْتَغْفِرُ اللهَ إِلاَّ غَفَرَ اللهُ لَهُ))[1].

(هر بنده‏ اى كه مرتكب گناهى شد، سپس خوب وضو گرفت و دو ركعت نماز خواند و از خدا طلب آمرزش نمود، خداوند او را مىبخشد).

 


[1] أبو داود 2/86 والترمذي 2/257 وألباني در صحيح أبي داود 1/283 آنرا صحيح دانسته است

دعاي وسوسه در نماز و قرائت قرآن

((أَعُوْذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيْمِ))[1] بگو و سه بار سمت چپ خود تف كن، يعنى فوت كن بطوى كه همراه با كمى از آب دهان باشد.

(من از شيطان رانده شده به الله پناه مىبرم).

 


[1] مسلم 4/1729 از حديث عثمان بن أبي العاص س و در آن آمده: من اين عمل را انجام دادم و خداوند آن وسوسه را از من دور كرد.

») دعا براي اداي قرض و بدهي

 /1 ((اللَّهُمَّ اكْفِنِيْ بِحَلاَلِكَ عَنْ حَرَامِكَ وَأَغْنِنِيْ بِفَضْلِكَ عَمَّنْ سِوَاكَ))[1].

(اى الله! مرا با رزق حلالت، كفايت كن، و رزق حرام نصيبم مگردان، و با فضل خود از ديگران بى نياز كن).

/2 ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَعُوْذُ بِكَ مِنَ الْهَمِّ وَالْحَزَنِ، وَالْعَجْزِ وَالْكَسَلِ، وَالْبُخْلِ وَالْجُبْنِ، وَضَلَعِ الدَّيْنِ وَغَلَبَةِ الرِّجَالِ))[2].

(بار الها! من از غم و اندوه، ناتوانى و سستى، بُخل و ترس و سنگينى بدهى، و غلبه ‏ى مردان به تو پناه مىبرم).

 


[1] الترمذي 5/560، ونگا: صحيح الترمذي3/180.

[2] البخاري7/158.

دعاي كسي كه در ايمان دچار شك و وسوسه شده است

 /1 ((يَسْتَعِيذُ بِاللهِ))[1]. (به الله پناه ببرد).

133/2 ((يَنْتَهِي عَمَّا شَكَّ فِيهِ))[2].

(آنچه را كه در آن، به شك افتاده است رها كند).

/3 يقول: ((آمَنْتُ بِاللهِ وَرُسُلِهِ))[3].

بگويد: (به الله و فرستادگانش ايمان آوردم).

/4 اين آيه را بخواند: ﴿هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴾[4].

(او اوّل است كه آغازى ندارد، و آخر است كه پايانى ندارد، و آشكار است كه همه چيز بر او دلالت دارد، و پنهان است كه حواس انسان بر او احاطه ندارد، او به همه چيز آگاه است).

 


[1] البخاري مع الفتح 6/336 ومسلم 1/120.

[2] البخاري مع الفتح 6/336 ومسلم 1/120.

[3] مسلم 1/119 ـ 120.

[4] سوره الحديد، آيه:3، أبو داود 4/329 وألباني در صحيح أبو داود 3/962 آنرا حسن دانسته است.

دعاي كسي كه از گروهي مي ترسد

 

 

132 ((اللَّهُمَّ اكْفِنِيْهِمْ بِمَا شِئْتَ))[1].

(اى الله! تو در برابر دشمنان بهر طريق كه می‌خواهى، مرا كفايت فرما).

 


[1] مسلم 4/2300.

دعاي كسي كه از ظلمِ فرمانروا مي ترسد

 /1 ((اللَّهُمَّ رَبَّ السَّمَوَاتِ السَّبْعِ، وَرَبَّ الْعَرْشِ الْعَظِيْمِ، كُنْ لِيْ جَارَاً مِنْ فُلاَنِ ابْنِ فُلاَنِ، وَأَحْزَابِهِ مِنْ خَلاَئِقِكَ، أَنْ يَفْرُطَ عَلَيَّ أَحَدٌ مِنْهُمْ أَوْ يَطْغَى، عَزَّ جَارُكَ، وَجَلَّ ثَنَاؤُكَ، وَلاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ))[1].

(يا الله! اى پروردگار هفت آسمان، پروردگار عرش بزرگ، در برابر فلانى فرزند فلانى و دار و دسته‏اش كه از مخلوقات تو هستد، پناه من باش، از اينكه كسى از آنها بر من ظلم كند، يا طغيان نمايد، زيرا هركس به تو پناه آورد، عزّت مىيابد، همانا ستايشِ تو والاست و جز تو معبودى «بحق» نيست).

130/2 ((اللهُ أَكْبَرُ، اللهُ أَعَزُّ مِنْ خَلْقِهِ جَمِيْعاً، اللهُ أَعَزُّ مِمَّا أَخَافُ وَأَحْذَرُ، أَعُوْذُ بِاللهِ الَّذِيْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْمُمْسِكِ السَّمَوَاتِ السَّبْعِ أَنْ يَقَعْنَ عَلَى الأَرْضِ إِلاَّ بِإِذْنِهِ، مِنْ شَرِّ عَبْدِكَ فُلاَنٍ، وَجُنُوْدِهِ وَأَتْبَاعِهِ وَأَشْيَاعِهِ مِنَ الْجِنِّ وَالإِنْسِ، اللَّهُمَّ كُنْ لِيْ جَاراً مِنْ شَرِّهِمْ، جَلَّ ثَنَاؤُكَ وَعَزَّ جَارُكَ، وَتَبَارَكَ اسْمُكَ، وَلاَ إِلَهَ غَيْرُكَ))[2].

(الله بزرگتر از همه است، الله از تمام مخلوقاتش با عزت‏ تر است، الله از آنچه كه من مىترسم و پرهيز می‌كنم، نيرومندتر است، اوست كه هفت آسمان را از اين كه بر زمين بيـفتند، نگه می‌دارد، و آسمان بر زمين نمىافتد مگر به اجازه‏ ى او. بار الها! از شرّ فـلان بنـده‏ات و لشكريان، پيروان و طرفـداران جن و انس‏اش، تو پناه من باش. چرا كه ثناى تو والاست و هركس به تو پناه آورد، عزّت مىيابد و ستايش تو نيكو است و پناهنده به تو باعزّت است و نامت مبارك است و بجز تو معبود ديگرى «بحق» وجود ندارد).

 


[1] البخاري در كتاب: الأدب المفرد شماره‏ ى 707، وألباني در كتاب صحيح الأدب المفرد به شماره‏ ى 545 آنرا صحيح دانسته است.

[2] البخاري در كتاب: الأدب المفرد شماره‏ ى 708 وألباني در كتاب صحيح الأدب المفرد به شماره ‏ى 546 آنرا صحيح دانسته است.

دعاي عليه دشمن

  ((اللَّهُمَّ مُنْزِلَ الْكِتَابِ، سَرِيْعَ الْحِسَابِ، اهْزِمِ الأَحْزَابَ، اللَّهُمَّ اهْزِمْهُمْ وَزَلْزِلهُمْ))[1].

(پروردگار! اى فرودآورنده‏ ى كتاب، و اى سريع الحساب! دشمنان را شكست بده. الهى! آنها را شكست بده و متزلزل بگردان).

 


[1] مسلم 3/1362.

دعاي هنگام روبرو شدن با دشمن يا صاحب قدرت

اللَّهُمَّ إِنَّا نَجْعَلُكَ فِيْ نُحُوْرِهِمْ وَنَعُوْذُ بِكَ مِنْ شُرُوْرِهِمْ))[1].

(الهى! ما تو را در برابرشان «دشمنان» قرار می‌دهيم و از شرارت‏هاى آنها به تو پناه مىآوريم).

/2 ((اللَّهُمَّ أَنْتَ عَضُدِيْ، وَأَنْتَ نَصِيْرِيْ، بِكَ أَجُوْلُ، وَبِكَ أَصُوْلُ، وَبِكَ أُقَاتِلُ))[2].

(الهى! تو يار و مددكار من هستى، به كمك تو تاخت و تاز مىنمايم، و به كمك تو «بر دشمنان» حمله می‌كنم، و با مدد تو مىجنگم)./3 ((حَسْبُنَا اللهُ وَنِعْمَ الْوَكِيْلُ))[3].

(الله براى ما كافى است، و بهترين كارساز است).

 


[1] أبو داود 2/89، وحاكم آنرا صحيح دانسته و ذهبي موافقت كرده است 2/142.

[2] أبو داود 3/42 والترمذي 5/572، ونگا: صحيح الترمذي3/183.

[3] البخاري 5/172.

دعا به هنگام مشقت

 

/1 ((لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ الْعَظِيْمُ الحَلِيْمُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيْمُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ رَبُّ السَّمَوَاتِ وَرَبُّ اْلأَرْضِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيْمُ))[1].

(هيچ معبودى بجز خداى بزرگ و بردبار وجود ندارد. هيچ معبودى جز الله كه پروردگار عرش بزرگ است وجود ندارد. هيچ معبودى به جز الله كه پروردگار آسمان‏ها و زمين و عرش گرامى است وجود ندارد).

/2 ((اللَّهُمَّ رَحْمَتَكَ أَرْجُو فَلاَ تَكِلْنِيْ إِلَى نَفْسِيْ طَرْفَةَ عَيْنٍ، وَأَصْلِحْ لِيْ شَأْنِيْ كُلَّهُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ))[2].

(اى الله! به رحمت تو اميدوارم، مرا به اندازه‏ ى يك چشم به هم زدن به حال خودم وامگذار، و تمام امورم را اصلاح كن، بجز تو معبود ديگرى وجود ندارد).

/3 ((لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّيْ كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِيْنَ))[3].

(هيچ معبودى به جز تو «بحق» وجود ندارد، پاك و منزّه هستى و من از زمره ‏ى ستمكاران بودم).

/4 ((اللهُ اللهُ رَبِّيْ لاَ أُشْرِكُ بِهِ شَيْئاً))[4].

(الله، الله پروردگار من است و هيچ چيزى را براى او شريك قرار نمی‌دهم).

 


[1] البخاري 7/154ومسلم 4/2092.

[2] أبو داود 4/324 وأحمد 5/42، ألباني در صحيح أبو داود آنرا حسن دانسته است 3/959.

[3] الترمذي 5/529 وحاكم آنرا صحيح دانسته و ذهبي 1/505 با حاكم موافقت كرده است، ونگا: صحيح الترمذي3/168.

[4] أبو داود 2/87 ونگا: صحيح ابن ماجه 2/335.

دعاي هنگام غم و اندوه

((اللَّهُمَّ إِنِّيْ عَبْدُكَ، ابْنُ عَبْدِكَ، ابْنُ أَمَتِكَ، نَاصِيَتِيْ بِيَدِكَ، مَاضٍ فِيَّ حُكْمُكَ، عَدْلٌ فِيَّ قَضَاؤُكَ، أَسْأَلُكَ بِكُلِّ اسْمٍ هُوَ لَكَ، سَمَّيْتَ بِهِ نَفْسَكَ، أَوْ أَنْزَلْتَهُ فِيْ كِتَابِكَ، أَوْ عَلَّمْتَهُ أَحَداً مِنْ خَلْقِكَ، أَوِ اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِيْ عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَكَ، أَنْ تَجْعَلَ الْقُرْآنَ رَبِيْعَ قَلْبِيْ، وَنُوْرَ صَدْرِيْ، وَجَلاَءَ حُزْنِيْ، وَذَهَابَ هَمِّيْ))[1].

(الهى! من بنده‏ ى تو و فرزند بنده و كنيز تو هستم، پيشانى من «زمامم» در دست تو است، فرمان تو در حق من نافذ است، فيصله ‏ات در حق من عين عدالت است. الهى! من بوسيله ‏ى هر اسمی‌كه خـود را بـا آن مسمی‌كرده ‏اى، يـا در كتابت نازل كرده‏ اى، يا به يكى از مخلوقاتت تعليم داده ‏اى، يا ترجيح داده ‏اى كه نزد تو در علم غيب بماند، از تو مسألت مىنمايم كه قرآن را بهار دل، نور سينه، برطرف كننده‏ ى غم و اندوه من بگردانى)./2 ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَعُوْذُ بِكَ مِنَ الْهَمِّ وَالْحَزَنِ، وَالْعَجْزِ وَالْكَسَلِ، وَالْبُخْلِ وَالْجُبْنِ، وَضَلَعِ الدَّيْنِ وَغَلَبَةِ الرِّجَالِ))[2].

(بار الها! من از غم و اندوه، و ناتوانى و سستى، بخل و ترس، سنگينى وام، غلبه ‏ى مردان، به تو پناه مىبرم).

 


[1] أحمد 1/391 و ألباني آنرا صحيح دانسته است.

[2] البخاري 7/158 رسول الله -صلى الله عليه وسلم- اين دعا بسيار مىخواندند، نگا:  البخاري مع الفتح 11/173.

دعاي قنوت در نماز وتر

/1 ((اللَّهُمَّ اهْدِنِيْ فِيْمَنْ هَدَيْتَ، وَعَافِنِيْ فِيْمَنْ عَافَيْتَ، وَتَوَلَّنِيْ فِيْمَنْ تَوَلَّيْتَ، وَبَارِكْ لِيْ فِيْمَا أَعْطَيْتَ، وَقِنِيْ شَرَّ مَا قَضَيْتَ، فَإِنَّكَ تَقْضِيْ وَلاَ يُقْضَى عَلَيْكَ، إِنَّهُ لاَ يَذِلُّ مَنْ وَالَيْتَ [وَلاَ يَعِزُّ مَنْ عَادَيْتَ]، تَبَارَكْتَ رَبَّنَا وَتَعَالَيْتَ))[1].

(الهى! مرا در زمره كسانى قرار ده كه آنها را هدايت كره‏اى، و مرا جز كسانى قرار ده كه به آنها عافيت عطا فرمودى. الهى! مرا جزو كسانى قرار ده كه تو ياور آنانى، و هر چه كه به من عنايت فرموده‏اى، مباركش بگردان، و مرا از قضاى بد، حفاظت كن، توئى كه حكم می‌كنى، احدى بر تو حاكميت ندارد، همانا كسىكه تو او را حمايت كنى، ذليل و خوار نمی‌شود، و كسى كه تو با او دشمنى كنى هرگز عزت نمىيابد. پروردگارا! تو بابركت و بلند مرتبه هستى).

/2 ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَعُوْذُ بِرِضَاكَ مِنْ سَخَطِكَ، وَبِمُعَافَاتِكَ مِنْ عُقُوْبَتِكَ، وَأَعُوْذُ بِكَ مِنْكَ، لاَ أُحْصِيْ ثَنَاءً عَلَيْكَ، أَنْتَ كَمَا أَثْنَيْتَ عَلَى نَفْسِكَ))[2].

(الهى! از خشم تو به خشنوديت، و از عذاب تو به عفوت، پناه مىبرم، از خشمت به تو پناه مىبرم. الهى! من نمى توانم تو را آنطور كه شايسته‏اى، مدح كنم، تو آنچنانى كه خود را مدح كرده‏اى)./3 ((اللَّهُمَّ إِيَّاكَ نَعْبُدُ، وَلَكَ نُصَلِّيْ وَنَسْجُدُ، وَإِلَيْكَ نَسْعَى وَنَحْفِدُ، نَرْجُوْ رَحْمَتَكَ، وَنَخْشَى عَذَابَكَ، إِنَّ عَذَابَكَ بِالْكَافِرِيْنَ مُلْحَقٌ، اللَّهُمَّ إِنَّا نَسْتَعِيْنُكَ، وَنَسْتَغْفِرُكَ، وَنُثْنِيْ عَلَيْكَ الْخَيْرَ، وَلاَ نَكْفُرُكَ، وَنُؤْمِنُ بِكَ، وَنَخْضَعُ لَكَ، وَنَخْلَعُ مَنْ يَكْفُرُكَ))[3].

(بـار الها! فقط تـو را بـنـدگى می‌كنيم، و بـراى تـو نـماز می‌خوانيم، و تـو را سجـده مىنمائيم، و بـه سوى تـو تـلاش می‌كنيم «عملى انجام می‌دهيم كه به تو نزديك شويم» و به رحمت تو اميدواريم، و از عذاب تو مىترسيم، هر آينه عذاب به كفار خواهد رسيد.

بار الها! از تو مدد مى جوييم، و آمرزش می‌خواهيم، و براى تو ثناى نيك می‌گوييم، و به تـو كفر نمىورزيم، و به تو ايمان مىآوريم، و براى تو خشوع می‌كنيم، و از كسى كه به تو كفر مىروزد، كناره می‌گيريم).

 


[1] أصحاب السنن الأربعه وأحمد والدرامي والحاكم والبيهقي.

و آنچه بين دو كروشه است از بيهقى روايت شده است. ونگا: صحيح الترمذي 1/144و صحيح ابن ماجه 1/194 و إرواء الغليل أثر ألباني 2/172.

[2] أصحاب السنن الأربعه وأحمد. نگا: صحيح الترمذي 3/180وصحيح ابن ماجه 1/194 والإرواء 2/175.

[3] البيهقي در كتاب السنن الكبرى و سندش را صحيح دانسته 2/211 و شيخ ألباني در كتاب إرواء الغليل گفته سندش صحيح است 2/170 و آنرا به عمر س نسبت داده است.

دعاي موقع هول و هراس و پريشاني هنگام خواب

((أَعُوْذُ بِكَلِمَاتِ اللهِ التَّامَّاتِ مِنْ غَضَبِهِ وَعِقَابِهِ، وَشَرِّ عِبَادِهِ، وَمِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِيْنِ وَأَنْ يَحْضِرُوْنِ))[1].

(به وسيله‏ى كلمات كامل الهى از خشم و مجازات او، بدى بندگانش و سوسه‏ هاى شياطين و از اينكه آنها نزد من بيايند به خدا پناه مى برم).

 


[1] أبو داود 4/12، ونگا: صحيح الترمذي3/171.

دعاي هنگام غلتيدن از پهلو به پهلو در شب

((لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ، رَبُّ السَّمَوَاتِ وَاْلأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيْزُ الْغَفَّارُ))[1].

(هيچ معبودى بجز الله «بحق» يكتا و قادر مطلق، وجود ندارد. پروردگار آسمان‏ها و زمين و آنچه در ميان آنهاست، خداوند شكست ناپذير، بسيار آمرزنده).

 


[1] الحاكم 1/540 و آنرا صحيح دانسته، والذهبي با او موافقت كرده است، والنسائي در كتاب: اليوم والليله، وابن السني، ونگا: صحيح الجامع 4/213.

دعاي بعد از تشهد آخر و قبل از سلام

1 ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَعُوْذُ بِكَ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ، وَمِنْ عَذَابِ جَهَنَّمَ، وَمِنْ فِتْنَةِ الْمَحْيَا وَالْمَمَاتِ، وَمِنْ فِتْنَةِ الْمَسِيْحِ الدَّجَّالِ))[1].

(پروردگارا! از عذاب قبر و عذاب دوزخ، فتنه‏ى زندگى و مرگ، و فتنه‏ى مسيح دجّال به تو پناه مىبرم)./2 ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَعُوْذُ بِكَ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ، وَأَعُوْذُ بِكَ مِنْ فِتْنَةِ الْمَسِيْحِ الدَّجَالِ، وَأَعُوْذُ بِكَ مِنْ فِتْنَةِ الْمَحْيَا وَالْمَمَاتِ، اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَعُوْذُ بِكَ مِنَ المَأْثَمِ والمَغْرَمِ))[2].

(الهى! من از عذاب قبر، و از فتنه‏ى مسيح دجّال، و فتنه‏ى زندگى و مرگ به تو پناه مىبرم. بار الها! من از گناه و زيان، به تو پناه مىآورم).

3 ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ ظَلَمْتُ نَفْسِيْ ظُلْماً كَثِيْراً، وَلاَ يَغْفِرُ الذُّنُوْبَ إِلاَّ أَنْتَ، فَاغْفِرْ لِيْ مَغْفِرَةً مِنْ عِنْدِكَ وَارْحَمْنِيْ إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُوْرُ الرَّحِيْمُ))[3].

(الهى! من بر نفس خود بسيار ظلم كردم، همانا غير از تو كسى ديگر گناهان مرا نمىبخشد، پس از جانب خود مرا مورد آمرزش قرار بده، و بر من رحم كن، همانا تو بخشنده و مهربان هستى)./4 ((اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيْ مَا قَدَّمْتُ، وَمَا أَخَّرْتُ، وَمَا أَسْرَرْتُ، وَمَا أَعْلَنْتُ، وَمَا أَسْرَفْتُ، وَمَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّيْ، أَنْتَ الْمُقَدِّمُ وَأَنْتَ الْمُأَخِّرُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ))[4].

(الهى! گناهان قبلى و بعدى مرا ببخشاى. الهى! گناهان مخفى و آشكار مرا بيامرز، و زياده روى هاى مرا و آنچه را كه تو از من بهتر می‌دانى ببخش، همانا تقديم و تأخير كننده توئى، بجز تو معبودى «بحق» نيست)./5 ((اللَّهُمَّ أَعِنِّيْ عَلَى ذِكْرِكَ، وَشُكْرِكَ، وَحُسْنِ عِبَادَتِكَ))[5].

(بار الها! به من توفيق بده تا تو را ياد كنم، و سپاس گويم، و به بهترين روش، بندگى نمايم)./6 ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَعُوْذُ بِكَ مِنَ الْبُخْلِ، وَأَعُوْذُ بِكَ مِنَ الْجُبْنِ، وَأَعُوْذُ بِكَ مِنْ أَنْ أُرَدَّ إِلَى أَرْذََِلِ العُمْرِ، وَأَعُوْذُ بِكَ مِنْ فِتْنَةِ الدُّنْيَا وَعَذَابِ الْقَبْرِ))[6].

(بار الها! من از بخل و بُزْدلى به تو پناه مى برم، و از اينكه به علّت پيرى، سست و درمانده شوم، به تو پناه مى برم، و از آزمايش هاى سخت دنيا و عذاب قبر به تو پناه مى برم)./7 ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَسْأَلُكَ الْجَنَّةَ وَأَعُوْذُ بِكَ مِنَ النَّارِ))[7].

(بار الها! من از تو خواهان بهشتم، و از آتش به تو پناه مى برم)./8 ((اللَّهُمَّ بِعِلْمِكَ الغَيْبَ، وَقُدْرَتِكَ عَلَى الْخَلْقِ أَحْيِنِيْ مَا عَلِمْتَ الْحَيَاةَ خَيْراً لِيْ، وَتَوَفَّنِيْ إِذَا عَلِمْتَ الْوَفَاةَ خَيْراً لِيْ، اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَسْأَلُكَ خَشْيَتَكَ فِيْ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ، وَأَسْأَلُكَ كَلِمَةَ الْحَقِّ فِي الرِّضَا وَالْغَضَبِ، وَأَسْأَلُكَ الْقَصْدَ فِي الْغِنَى وَالْفَقْرِ، وَأَسْأَلُكَ نَعِيْماً لاَ يَنْفَدُ، وَأَسْأَلُكَ قُرَّةَ عَيْنٍ لاَ تَنْقَطِعُ، وَأَسْأًلُكَ الرِّضَا بَعْدَ الْقَضَاءِ، وَأَسْأَلُكَ بَرْدَ الْعَيْشِ بَعْدَ الْمَوْتِ، وَأَسْأَلُكَ لَذَّةَ النَّظَرِ إِلَى وَجْهِكَ وَالشَّوْقَ إِلَى لِقَائِكَ فِيْ غَيْرِ ضَرَّاءَ مَضِرَّةٍ وَلاَ فِتْنَةٍ مُضِلَّةٍ، اللَّهُمَّ زَيِّنَا بِزِيْنَةِ الإِيْمَانِ وَاجْعَلْنَا هُدَاةً مُهْتَدِيْنَ))[8].

(بار الها! به علم غيبت و قدرتت بر آفرينش، تا زمانى مرا زنده نگهدار كه زندگى برايم خوب باشد، و مرا بميران زمانى كه مردنم را به نفعم می‌دانى. الهى! من خشوع و ترس از تو را در نهان و آشكار مىطلبم. «گفتن» كلمه‏ى حق را در شادى و غضب از تو می‌خواهم. ميانه روى را در ثروت و فقر مسألت مىنمايم. نعمتى را كه نابود نشود، و نور چشمى را كه قطع نگردد، و رضا را بعد از قضا، و راحتى زندگى بعد از مرگ، و لذّت نگاه چهره‏ات و شوق به لقاءت را درخواست می‌كنم. بدون اينكه گرفتار مصيبتى سخت، يا فتنه‏اى گمراه كننده شوم. پروردگارا! ما را با زيبايى ايمان، زينت بخش و ما را از زمره‏ى هدايت دهندگان و هدايت يافتگان قرار بده)./9 ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَسْأَلُكَ يَا اللهُ بِأَنَّكَ الْوَاحِدُ الأَحَدُ الصَّمَدُ الَّذِيْ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُوْلَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفْواً أَحَدٌ، أَنْ تَغْفِرَ لِيْ ذُنُوْبِيْ إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُوْرُ الرَّحِيْمُ))[9].

(بار الها! من با توسّل به اينكه تو يگانه‏اى و شريكى ندارى و بىنياز هستى كه نه زاده‏اى و نه زاده شده‏اى و هيچ همتايى بر خود ندارى، از تو مسألت مىنمايم كه گناهان مرا بيامرزى، همانا كه تو آمرزگار و مهربان هستى)./10 ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَسْأَلُكَ بِأَنَّ لَكَ الْحَمْدُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ وَحْدَكَ لاَ شَرِيْكَ لَكَ، الْمَنَّانُ، يَا بَدِيْعَ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ يَا ذَا الجَلاَلِ وَالإِكْرَامِ، يَا حَيُّ يَا قَيُّوْمُ، إِنِّيْ أَسْأَلُكَ الْجَنَّةَ وَأَعُوْذُ بِكَ مِنَ النَّارِ))[10].

(پروردگارا! من فقط از تو می‌خواهم چرا كه حمد فقط از آنِ توست، هيچ معبودى بجز تو «بحق» وجود ندارد، و يكتايى و شريك ندارى يا منّان! اى بوجود آورنده‏ى آسمان‏ها و زمين! اى صاحب عظمت و بزرگى! اى زنده‏ى پايدار! من بهشت را از تو خواهانم، و از آتش به تو پناه مىبرم)./11 ((اللَّهُمَّ إِنّيْ أَسْأَلُكَ بِأَنِّيْ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَنْتَ اللهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، الأَحَدُ الصَّمَدُ الَّذِيْ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُوْلَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفْواً أَحَدٌ))[11].

(پروردگارا! من تنها از تو «احتياجاتم را» می‌خواهم، چرا كه شهادت می‌دهم كه تو الله هستى، و هيچ معبودى بجز تو «بحق» وجود ندارد، تو آن يكتا و بىنيازى هستى كه نه زاده است، و نه زائيده شده است، و همتايى ندارد).

 


[1] البخاري 2/102 ومسلم 1/412 ولفظ حديث از مسلم است.

[2] البخاري 1/202 ومسلم 1/412.

[3] البخاري 8/168 ومسلم 4/2078.

[4] مسلم 1/ 534.

[5] أبو داود 2/86 والنسائي 3/53 وألباني در صحيح أبو داود 1/284 آنرا صحيح دانسته است.

[6] البخاري مع الفتح 6/35.

[7] أبو داود، ونگا: صحيح ابن ماجه 2/328.

[8] النسائي 4/54، 55، وأحمد 4/364 وألباني در صحيح النسائي 1/281 آنرا صحيح مىداند.

[9] النسائي با اين لفظ 3/52، وأحمد 4/338 وألباني در صحيح النسائي 1/280 آنرا صحيح دانسته است.

[10] أهل السنن ونگا: صحيح ابن ماجه 2/329.

[11] أبوداود2/62والترمذي 5/515 وابن ماجه 2/ 1267 وأحمد 5/360 ونگا: صحيح ابن ماجه 2/329 وصحيح الترمذي 3/163.

دعاهاي سجده ي تلاوت

((سَجَدَ وَجْهِيْ لِلَّذِيْ خَلَقَهُ، وَشَقَّ سَمْعَهُ وَبَصَرَهُ وَبِحَوْلِهِ وَقُوَّتِهِ ﴿فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ﴾))[1].

(چهره‏ ام براى ذاتى كه آنرا آفريد و شنوايى و بينايى را به قدرت و توانايى خود در آن قرار داد، سجده كرد. بسيار با بركت است بهترينِ آفرينندگان)./2 ((اللَّهُمَّ اكْتُبْ لِيْ بِهَا عِنْدَكَ أَجْراً، وَضَعْ عَنِّيْ بِهَا وِزْراً، وَاجْعَلْ لِيْ عِنْدَكَ ذُخْراً، وَتَقَبَّلْهَا مِنِّيْ كَمَا تَقَبَّلْتَهَا مِنْ عَبْدِكَ دَاوُدَ))[2].

(اى الله! براى من در نزد خود بخاطر اين سجده اجر بنويس و بوسيله‏ى آن، گناهى را دور بگردان، و اين سجده را براى من در نزد خود ذخيره بگردان و آنرا از من چنان بپذير كه از بنده‏ات داود پذيرفتى).

 


[1] الترمذي 2/474، أحمد 6/30، وحاكم و آنرا صحيح دانسته و الذهبي با حاكم موافقت كرده است 1/220، والفاظ اضافى در روايت از حاكم است.

[2] الترمذي 2/473 و حاكم و آنرا صحيح دانسته و الذهبي با حاكم موافقت كرده است 1/219.

دعاي نشستن در ميان دو سجده

 ((رَبِّ اغْفِرْ لِيْ رَبِّ اغْفِرْ لِيْ))[1].

(اى الله! مرا ببخش، مرا ببخش).

49/2 ((اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيْ وَارْحَمْنِيْ، وَاهْدِنِيْ، وَاجْبُرْنِيْ، وَعَافِنِيْ، وَارْزُقْنِيْ، وَارْفَعْنِيْ))[2].

(بار الها! مرا ببخش. به من رحم كن، مرا هدايت كن، كوتاهى‏هاى مرا جبران كن، و به من عافيت و رزق عطا كن، و مقامم را رفيع گردان).

 


[1] أبو داود 1/231، ونگا: صحيح ابن ماجه1/148.

[2] أصحاب السنن بجز النسائي ونگا: صحيح الترمذي 1/90 وصحيح ابن ماجه 1/148.

دعاي سجده

 

/1 ((سُبْحَانَ رَبِّيَ الأَعْلَى))[1].

(منزّه است پروردگار بزرگ و برتر من) [سه مرتبه هنگام سجده].

42/2 ((سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا وَبِحَمْدِكَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيْ))[2].

(بار الها! تو پاك و منزّه ى و تو را ستايش مىنمايم. الهى! از تو طلب مغفرت می‌كنم).

3 ((سُبُّوْحٌ، قُدُّوسٌ، رَبُّ الْمَلاَئِكَةِ وَالرُّوْحِ))[3].

(پاك و منزّه است پروردگار فرشتگان و جبرائيل)./4 ((اللَّهُمَّ لَكَ سَجَدْتُ، وَبِكَ آمَنْتُ، وَلَكَ أَسْلَمْتُ، سَجَدَ وَجْهِيْ لِلَّذِيْ خَلَقَهُ، وَصَوَّرَهُ وَشَقَّ سَمْعَهُ وَبَصَرَهُ، تَبَارَكَ اللهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِيْنَ))[4].

(الهى! براى تو سجده كردم، و به تو ايمان آوردم، و در مقابل فرمان تو تسليم شدم، چهره ‏ام براى پروردگارى كه آن را خلق نمود، و صورت بخشيد، و آن را زيبا آفريد، و عضو شنوايى و بينائى در آن قرار داد، سجده كرد. با بركت است پروردگارى كه بهترين سازندگان است)./5 ((سُبْحَانَ ذِيْ الْجَبَرُوْتِ، وَالْمَلَكُوْتِ، وَالْكِبْرِيَاءِ، وَالْعَظَمَةِ))[5].

(پاك است پروردگارى كه مالك قدرت، فرمانروايى، بزرگى و عظمت است)./6 ((اللَّهُمَّ اغْفِرْلِيْ ذَنْبِيْ كُلَّهُ، دِقَّهُ وَجِلَّهُ، وَأَوَّلَهُ وَآخِرَهُ وَعَلاَنِيَتَهُ وَسِرَّهُ))[6].

(بار الها! همه‏ى گناهان مرا، اعم از كوچك و بزرگ، اول و آخر، آشكار و نهان، ببخشاى).

47/7 ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَعُوْذُ بِرِضَاكَ مِنْ سَخَطِكَ، وَبِمُعَافَاتِكَ مِنْ عُقُوْبَتِكَ وَأََعُوْذُ بِكَ مِنْكَ، لاَ أُحْصِيْ ثَنَاءً عَلَيْكَ أَنْتَ كَمَا أَثْنَيْتَ عَلَى نَفْسِكَ))[7].

(بار الها! من از خشمت به خشنودى تو پناه مىبرم. الهى! از عذابت به عفو تو پناه مىبرم. الهى! از «عذاب خشم» تو، به تو پناه مىبرم. پروردگارا! آنچنان كه حق ستايش تو است، نمىتوانم آنرا بجاى آورم، بدون ترديد تو آنچنانى كه خود فرموده اى).

 


[1] أهل السنن وأحمد ونگا: صحيح الترمذي 1/83.

[2] البخاري ومسلم وتخريج سندش با شماره ‏ى (34) ارائه شد.

[3] مسلم 1/ 533 وتخريج آن در شماره‏ ى (35) ارائه شد.

[4] مسلم1/ 534 وغيره.

[5] أبوداود 1/230 وأحمد والنسائي وألباني در صحيح أبي داود 1/166 آنرا صحيح دانسته است.

[6] مسلم1/350.

[7] مسلم1/352.

دعاي هنگام بر خاستن از ركوع

1 ((سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ))[1].

(الله شنيد و قبول كرد ستايش كسى را كه او را ستايش نمود).

2 ((رَبَّنَا وَلَكَ الْحَمْدُ، حَمْداً كَثِيْراً طَيِّباً مُبَارَكاً فِيْهِ))[2].

(پروردگارا! حمد و ستايش هاى زياد، خوب و مبارك از آنِ تو است).40/3 ((مِلْءَ السَّمَوَاتِ، وَمِلْءَ الأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا، وَمِلْءَ مَا شِئْتَ مِنْ شَيْءٍ بَعْدُ، أَهْلَ الثَّنَاءِ وَالْمَجْدِ، أَحَقُّ مَا قَالَ الْعَبْدُ، وَكُلُّنَا لَكَ عَبْدٌ اللَّهُمَّ لاَ مَانِعَ لِمَا أَعْطَيْتَ، وَلاَ مُعْطِيَ لِمَا مَنَعْتَ، وَلاَ يَنْفَعُ ذَا الْجَدِّ مِنْكَ الْجَدُّ))[3].

(الهى! حمدى كه آسمان‏ها و زمين و ميان آن‏ها و هر چه تو بخواهى را پر كند، از آنِ تو است. الهى! تو اهل ستايش و عظمت هستى. الهىّ تو شايسته ‏ى ستايش بندگان هستى. همگى ما بندگانت هستيم، آن چه تو بفرمائى هيچ كس جلوى آن را نمی‌گيرد، و آنچه جلوى آن را بگيرى كسى قدرت ندارد آن را عطا نمايد. الهى! صاحب ثروت، او را ثروتش از عذاب تو نجات نمی‌دهد و «تمامی‌شكوه» و ثروت از آنِ تو است).

 


[1] البخاري مع الفتح 2/282.

[2] البخاري مع الفتح 2/284.

[3] مسلم 1/346.

دعاي ركوع

«17» دعاي ركوع

 

/1 ((سُبْحَانَ رَبِّيَ الْعَظِيْمِ))[1].

(پروردگار بزرگم پاك و منزّه است)، [سه بار هنگام ركوع].3/2  ((سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا وَبِحَمْدِكَ اللَّهُمَّ اغْفِرْلِيْ))[2].

(پروردگارا! تو پاك و منزّهى، خدايا تو را ستايش مى نمايم، الهى، مرا ببخشاى).

/3 ((سُبُّوحٌ، قُدُّوْسٌ، رَبُّ الْمَلاَئِكَةِ وَالرَّوْحِ))[3].

(بسيار پاك و منزّه است پروردگار فرشتگان و جبرئيل).

/4 ((اللَّهُمَّ لَكَ رَكَعْتُ، وَبِكَ آمَنْتُ، وَلَكَ أَسْلَمْتُ خَشَعَ لَكَ سَمْعِيْ وَبَصَرِيْ، وَمُخِّيْ، وَعَظْمِيْ، وَعَصَبِيْ، وَمَا اسْتَقَلَّ بِهِ قَدَمِيْ))[4].

(پروردگارا! براى تو ركوع كردم، به تو ايمان آوردم، و به تو تسليم شدم. گوش، چشم، مخ، استخوان، پى و رگم و تمام اعضاى بدنم براى تو خشوع و فروتنى نمودند).

/5 ((سُبْحَانَ ذِيْ الْجَبَرُوْتِ، وَالْمَلَكُوْتِ، وَالْكِبْرِيَاءِ، وَالْعَظَمَةِ))[5].

(پاك است پروردگارى كه مالك قدرت، فرمانروايى، بزرگى و عظمت است).

 


[1] أهل السنن وأحمد روايت كرده اند، ونگا: صحيح الترمذي 1/83.

[2] البخاري 1/99، ومسلم 1/350.

[3] مسلم 1/353، وأبو داود 1/230.

[4] مسلم 1/534،  وأهل سنن أربعه بجز ابن ماجه روايت كرده اند.

[5] أبو داود 1/230، والنسائي وأحمد، و سند آن حسن است.

دعاهاي بعد از تكبير تحريمه و قبل از فاتحه

((اللَّهُمَّ بَاعِدْ بَيْنِيْ وَبَيْنَ خَطَايَايَ كَمَا بَاعَدْتَ بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ، اللَّهُمَّ نَقِّنِيْ مِنْ خَطَايَايَ كَمَا يُنَقَّى الثَّوْبُ الأَبْيَضُ مِنَ الدَّنَسِ، اللَّهُمَّ اغْسِلْنِيْ مِنْ خَطَايَايَ بِالثَّلْجِ وَالْمَاِء وَالْبَرَدِ))[1].

(بار الها! بين من و خطاهاى من، همانند فاصله‏اى كه بين مشرق و مغرب انداخته‏اى، فاصله بيانداز، و مرا از خطاهايم پاك ساز، همانند لباس سفيدى كه از آلودگى پاك می‌شود. بار الها! خطاهاى مرا با برف و آب و تگرگ (ژاله) بشوى).البخاري 1/181، ومسلم 1/419.

دعاي رفتن به مسجد

((اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِيْ قَلْبِيْ نُوْر، وَفِيْ لِسَانِيْ نُوْراً، وَفِيْ سَمْعِيْ نُوْراً، وَفِيْ بَصَرِيْ نُوْراً، وَمِنْ فَوْقِيْ نُوْراً، وَمِنْ تَحْتِيْ نُوْراً، وَعَنْ يَمِيْنِيْ نُوْراً وَعَنْ شِمَالِيْ نُوْراً، وَمِنْ أَمَامِيْ نُوْراً، وَمِنْ خَلْفِيْ نُوْراً، وَاجْعَلْ فِيْ نَفْسِيْ نُوْراً، وَأَعْظِمْ لِيْ نُوْراً، وَعَظِّمْ لِيْ نُوْراً، واجْعَلْ لِي نُوراً، وَاجْعَلْنِيْ نُوْراً، اللَّهُمَّ أَعْطِنِيْ نُوْراً، وَاجْعَلْ فِيْ عَصَبِيْ نُوْراً، وَفِيْ لَحْمِيْ نُوْراً، وَفِيْ دَمِيْ نُوْراً، وَفِيْ شَعْرِيْ نُوْراً وَفِيْ بَشَرِيْ نُوْراً))[1].

(الهى! در قلب، زبان، گوش و چشم من نور قرار ده، و بالا، و پايين، راست، چپ، مقابل، پشت و درون مرا منوّر گردان، و نور را براى من بيفزاى، و بزرگ گردان، و مرا نورى عطا فرما، و در عصب، گوشت، خون، مو و پوست من نورى قرار ده).

((اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِيْ نُوْراً فِيْ قَبْرِيْ.. وَنُوْراً فِيْ عِظَامِيْ))[2].

(الهى! قبرم را منوّر گردان، و در استخوان هايم نور قرار بده).

((وَزِدْنِيْ نُوْراً، وَزِدْنِيْ نُوْراً، وَزِدْنِيْ نُوْراً))[3].

(و براى من نور را افزون فرما، افرون فرما، افزون فرما).

((وَهَبْ لِيْ نُوْراً عَلَى نُوْرٍ))[4].  (و نور بر روى نور به من عطا كن).

 

 


[1] همه ايـن موارد در بـخارى 11/116 روايت شده شماره 6316، و مسلم 1/526، 529، 530، شماره: 763.

[2] الترمذي 5/483، شماره ى 3419.

[3] البخاري در كتاب (الأدب المفرد) شماره‏ى 695، ص 258، و ألباني كتاب: (صحيح الأدب المفرد) شماره 536 سندش را صحيح دانسته است.

[4] ابن حجر العسقلاني در كتاب (فتح الباري) آنرا ذكر كرده، وگفته ابن أبي عاصم در كتاب: (الدعاء) آورده است، نگا: الفتح 11/118، و گفته: از اجتماع اختلاف روايت بيست و پنج ويژگى و خصلت بيان شده است.