تلقين لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ به شخص در حال احتضار
دعاي مريضي كه از زندگي نااميد شده
(بار الها! مرا ببخش، و بر من رحم كن، و مرا به رفيق أعلى ملحق ساز). «يعنى رسول الله –صلى الله عليه وسلم-، پيامبران –عليهم السلام-، ملائكه و بندگان صالح».
151/2 ((جَعَلَ النَّبِيُّ صَلىَ اللهُ عَليهِ وَسَلَّمََ عِنْدَ مَوتِهِ يُدْخِلُ َيَديِهِ فِي الْماَءِ فَيَمْسَحُ بِهِمَا وَجْهَهُ وَيَقُولُ: لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ إِنَّ لِلْمَوْتِ لَسَكَرَاتٍ))[2].
(پيامبر –صلى الله عليه وسلم- هنگام مرگ دست هايش را در آب فرو مىبرد و صورتش را با آنها مسح میكرد و میفرمود: هيچ معبودى بجز الله «بحق» وجود ندارد، همانا مرگ داراى سختى و دشوارى است).
152/3 و همچنين اين دعا را میخواند: ((لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَاللهُ أَكْبَرُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيْكَ لَهُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَلاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللهِ))[3].
ترجمه اش در أذكار قبل بيان شده است.
فضيلت عيادت مريض
قال رسول الله –صلى الله عليه وسلم-: ((إِذَا عَادَ الرَّجُلُ أَخَاهُ المُسْلِمَ مَشَى فِي خِرَافَةِ الجَنَّةِ حَتَّى يَجْلِسَ فَإذَا جَلَسَ غَمَرَتْهُ الرَّحْمَةُ، فَإِنْ كَانَ غُدْوَةً صَلَّى عَلَيْهِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ حَتَّى يُمْسِيَ، وَإِنْ كَانَ مَسَاءً صَلَّى عَلَيْهِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ حَتَّى يُصْبِحَ))[1].
رسول الله –صلى الله عليه وسلم- فرمودند: (هرگاه مردى به عيادت برادر مسلمانش برود، تا وقتى كه آنجا مىرود و مىنشيند، در ميان ميوه هاى چيده شده ى بهشت، قدم بر میدارد، پس زمانى كه آنجا نشست، رحمت او را فرا میگيرد، و اگر هنگام صبح به عيادت برود، هفتاد هزار ملائكه تا شب بر او درود میفرستند، و اگر شب به عيادت برود، هفتاد هزار ملائكه تا صبح بر او درود میفرستند).
[1] الترمذي وابن ماجه وأحمد، ونگا: صحيح ابن ماجه 1/244 وصحيح الترمذي 1/286، وأحمد شاكر آنرا صحيح دانسته است.
دعا براي مريض هنگام عيادتش
دعا براي محافظت فرزند
(من شما دو نفر «حسن و حسين –رضي الله عنهما-» را به وسيله ى كلمات كامل الله از بدى هر شيطان و جانور زهردار و زخم چشم به حفظ خدا مى سپارم).
[1] البخاري 4/119 از حديث ابن عباس –رضي الله عنهما-.
تبريك به كسي كه صاحب فرزند شده و جواب آن
(خداوند در آن چه كه به تو عنايت كرده است، بركت بدهد، به تو توفيق شكرگزارى عطا فرمايد، و اميدوارم كه فرزندت به كمال برسد و تو از نيكى او بهرهمند شوى).
ترجمه ى پاسخ دعا: (بركت خداوند براى تو و بر تو باد! خداوند به تو پاداش نيك عطا فرمايد و مانند اين را نيز به تو بدهد و ثوابت را افزون فرمايد).
[1] نگا: الأذكار اثر النووي ص 349، وصحيح الأذكار نووي، أثر سليم الهلالي 2/713.
دعاي طرد شيطان و وسوسه هايش
(پناه بردن از شيطان به الله).
142/2 ((الأَذَانُ))[2].
(أذان گفتن).
143/3 ((الأَذْكَارُ وَقِرَاءَةُ الْقُرْآنِ))[3].
(با ذكر و قرائت قرآن).
[1] أبوداود 1/206 والترمذي، نگا: صحيح الترمذي 1/77، وسوره المؤمنون آيه 98 ـ 99.
[2] مسلم 1/291 والبخاري 1/151.
[3] پيامبر –صلى الله عليه وسلم- فرمودند: «لاَ تَجْعَلُوا بُيُوتَكَمْ مَقَابِرَ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْفُرُ مِنْ الْبَيْتِ الَّذِي تُقْرَأُ فِيهِ سُورَةُ البَقَرَة». مسلم 1/539. خانه هايتان را به قبرستان تبديل نكنيد، چرا كه شيطان از خانه اى كه در آن سوره ى بقره خوانده شود، فرار مىكند». و همچنين با اذكار صبح و شام و خواب و بيدارى و داخل شدن به خانه و خارج شدن از آن و اذكار داخل شدن به مسجد و خروج از آن، و ساير اذكار وارده در قرآن و سنت، مانند خواندن آيه الكرسى، و دو آيهى سورهى بقره هنگام خوابيدن، شيطان فرار مىكند، و هركس صد بار اين ذكر «لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيْكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيْرٌ» را بخواند در آن روز برايش سپرى در برابر شيطان مىشود.
دعا براي انجام كار مشكل
(الهى! انجام هيچ كارى آسان نيست مگر آن را تو آسان بگردانى و توئى كه هرگاه بخواهى، مشكل را آسان میگردانى).
[1] ابن حبان در صحيحش به شماره ى 2427 «موارد» وابن السني شماره ى 351، و حافظ ابن حجر گفت: اين حديث صحيح است، و عبد القادر الأرناؤوط در كتاب: تخريج الأذكار للنووي ص 106 آنرا صحيح دانسته است.
آنچه كه مرتكب گناه بايد بگويد و انجام دهد
(هر بنده اى كه مرتكب گناهى شد، سپس خوب وضو گرفت و دو ركعت نماز خواند و از خدا طلب آمرزش نمود، خداوند او را مىبخشد).
[1] أبو داود 2/86 والترمذي 2/257 وألباني در صحيح أبي داود 1/283 آنرا صحيح دانسته است
») دعا براي اداي قرض و بدهي
/1 ((اللَّهُمَّ اكْفِنِيْ بِحَلاَلِكَ عَنْ حَرَامِكَ وَأَغْنِنِيْ بِفَضْلِكَ عَمَّنْ سِوَاكَ))[1].
(اى الله! مرا با رزق حلالت، كفايت كن، و رزق حرام نصيبم مگردان، و با فضل خود از ديگران بى نياز كن).
/2 ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَعُوْذُ بِكَ مِنَ الْهَمِّ وَالْحَزَنِ، وَالْعَجْزِ وَالْكَسَلِ، وَالْبُخْلِ وَالْجُبْنِ، وَضَلَعِ الدَّيْنِ وَغَلَبَةِ الرِّجَالِ))[2].
(بار الها! من از غم و اندوه، ناتوانى و سستى، بُخل و ترس و سنگينى بدهى، و غلبه ى مردان به تو پناه مىبرم).
دعاي كسي كه در ايمان دچار شك و وسوسه شده است
/1 ((يَسْتَعِيذُ بِاللهِ))[1]. (به الله پناه ببرد).
133/2 ((يَنْتَهِي عَمَّا شَكَّ فِيهِ))[2].
(آنچه را كه در آن، به شك افتاده است رها كند).
/3 يقول: ((آمَنْتُ بِاللهِ وَرُسُلِهِ))[3].
بگويد: (به الله و فرستادگانش ايمان آوردم).
/4 اين آيه را بخواند: ﴿هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴾[4].
(او اوّل است كه آغازى ندارد، و آخر است كه پايانى ندارد، و آشكار است كه همه چيز بر او دلالت دارد، و پنهان است كه حواس انسان بر او احاطه ندارد، او به همه چيز آگاه است).
دعاي كسي كه از ظلمِ فرمانروا مي ترسد
/1 ((اللَّهُمَّ رَبَّ السَّمَوَاتِ السَّبْعِ، وَرَبَّ الْعَرْشِ الْعَظِيْمِ، كُنْ لِيْ جَارَاً مِنْ فُلاَنِ ابْنِ فُلاَنِ، وَأَحْزَابِهِ مِنْ خَلاَئِقِكَ، أَنْ يَفْرُطَ عَلَيَّ أَحَدٌ مِنْهُمْ أَوْ يَطْغَى، عَزَّ جَارُكَ، وَجَلَّ ثَنَاؤُكَ، وَلاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ))[1].
(يا الله! اى پروردگار هفت آسمان، پروردگار عرش بزرگ، در برابر فلانى فرزند فلانى و دار و دستهاش كه از مخلوقات تو هستد، پناه من باش، از اينكه كسى از آنها بر من ظلم كند، يا طغيان نمايد، زيرا هركس به تو پناه آورد، عزّت مىيابد، همانا ستايشِ تو والاست و جز تو معبودى «بحق» نيست).
130/2 ((اللهُ أَكْبَرُ، اللهُ أَعَزُّ مِنْ خَلْقِهِ جَمِيْعاً، اللهُ أَعَزُّ مِمَّا أَخَافُ وَأَحْذَرُ، أَعُوْذُ بِاللهِ الَّذِيْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْمُمْسِكِ السَّمَوَاتِ السَّبْعِ أَنْ يَقَعْنَ عَلَى الأَرْضِ إِلاَّ بِإِذْنِهِ، مِنْ شَرِّ عَبْدِكَ فُلاَنٍ، وَجُنُوْدِهِ وَأَتْبَاعِهِ وَأَشْيَاعِهِ مِنَ الْجِنِّ وَالإِنْسِ، اللَّهُمَّ كُنْ لِيْ جَاراً مِنْ شَرِّهِمْ، جَلَّ ثَنَاؤُكَ وَعَزَّ جَارُكَ، وَتَبَارَكَ اسْمُكَ، وَلاَ إِلَهَ غَيْرُكَ))[2].
(الله بزرگتر از همه است، الله از تمام مخلوقاتش با عزت تر است، الله از آنچه كه من مىترسم و پرهيز میكنم، نيرومندتر است، اوست كه هفت آسمان را از اين كه بر زمين بيـفتند، نگه میدارد، و آسمان بر زمين نمىافتد مگر به اجازه ى او. بار الها! از شرّ فـلان بنـدهات و لشكريان، پيروان و طرفـداران جن و انساش، تو پناه من باش. چرا كه ثناى تو والاست و هركس به تو پناه آورد، عزّت مىيابد و ستايش تو نيكو است و پناهنده به تو باعزّت است و نامت مبارك است و بجز تو معبود ديگرى «بحق» وجود ندارد).
دعاي هنگام روبرو شدن با دشمن يا صاحب قدرت
(الهى! ما تو را در برابرشان «دشمنان» قرار میدهيم و از شرارتهاى آنها به تو پناه مىآوريم).
/2 ((اللَّهُمَّ أَنْتَ عَضُدِيْ، وَأَنْتَ نَصِيْرِيْ، بِكَ أَجُوْلُ، وَبِكَ أَصُوْلُ، وَبِكَ أُقَاتِلُ))[2].
(الهى! تو يار و مددكار من هستى، به كمك تو تاخت و تاز مىنمايم، و به كمك تو «بر دشمنان» حمله میكنم، و با مدد تو مىجنگم)./3 ((حَسْبُنَا اللهُ وَنِعْمَ الْوَكِيْلُ))[3].
(الله براى ما كافى است، و بهترين كارساز است).
دعا به هنگام مشقت
/1 ((لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ الْعَظِيْمُ الحَلِيْمُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيْمُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ رَبُّ السَّمَوَاتِ وَرَبُّ اْلأَرْضِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيْمُ))[1].
(هيچ معبودى بجز خداى بزرگ و بردبار وجود ندارد. هيچ معبودى جز الله كه پروردگار عرش بزرگ است وجود ندارد. هيچ معبودى به جز الله كه پروردگار آسمانها و زمين و عرش گرامى است وجود ندارد).
/2 ((اللَّهُمَّ رَحْمَتَكَ أَرْجُو فَلاَ تَكِلْنِيْ إِلَى نَفْسِيْ طَرْفَةَ عَيْنٍ، وَأَصْلِحْ لِيْ شَأْنِيْ كُلَّهُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ))[2].
(اى الله! به رحمت تو اميدوارم، مرا به اندازه ى يك چشم به هم زدن به حال خودم وامگذار، و تمام امورم را اصلاح كن، بجز تو معبود ديگرى وجود ندارد).
/3 ((لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّيْ كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِيْنَ))[3].
(هيچ معبودى به جز تو «بحق» وجود ندارد، پاك و منزّه هستى و من از زمره ى ستمكاران بودم).
/4 ((اللهُ اللهُ رَبِّيْ لاَ أُشْرِكُ بِهِ شَيْئاً))[4].
(الله، الله پروردگار من است و هيچ چيزى را براى او شريك قرار نمیدهم).
دعاي هنگام غم و اندوه
(الهى! من بنده ى تو و فرزند بنده و كنيز تو هستم، پيشانى من «زمامم» در دست تو است، فرمان تو در حق من نافذ است، فيصله ات در حق من عين عدالت است. الهى! من بوسيله ى هر اسمیكه خـود را بـا آن مسمیكرده اى، يـا در كتابت نازل كرده اى، يا به يكى از مخلوقاتت تعليم داده اى، يا ترجيح داده اى كه نزد تو در علم غيب بماند، از تو مسألت مىنمايم كه قرآن را بهار دل، نور سينه، برطرف كننده ى غم و اندوه من بگردانى)./2 ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَعُوْذُ بِكَ مِنَ الْهَمِّ وَالْحَزَنِ، وَالْعَجْزِ وَالْكَسَلِ، وَالْبُخْلِ وَالْجُبْنِ، وَضَلَعِ الدَّيْنِ وَغَلَبَةِ الرِّجَالِ))[2].
(بار الها! من از غم و اندوه، و ناتوانى و سستى، بخل و ترس، سنگينى وام، غلبه ى مردان، به تو پناه مىبرم).
دعاي قنوت در نماز وتر
/1 ((اللَّهُمَّ اهْدِنِيْ فِيْمَنْ هَدَيْتَ، وَعَافِنِيْ فِيْمَنْ عَافَيْتَ، وَتَوَلَّنِيْ فِيْمَنْ تَوَلَّيْتَ، وَبَارِكْ لِيْ فِيْمَا أَعْطَيْتَ، وَقِنِيْ شَرَّ مَا قَضَيْتَ، فَإِنَّكَ تَقْضِيْ وَلاَ يُقْضَى عَلَيْكَ، إِنَّهُ لاَ يَذِلُّ مَنْ وَالَيْتَ [وَلاَ يَعِزُّ مَنْ عَادَيْتَ]، تَبَارَكْتَ رَبَّنَا وَتَعَالَيْتَ))[1].
(الهى! مرا در زمره كسانى قرار ده كه آنها را هدايت كرهاى، و مرا جز كسانى قرار ده كه به آنها عافيت عطا فرمودى. الهى! مرا جزو كسانى قرار ده كه تو ياور آنانى، و هر چه كه به من عنايت فرمودهاى، مباركش بگردان، و مرا از قضاى بد، حفاظت كن، توئى كه حكم میكنى، احدى بر تو حاكميت ندارد، همانا كسىكه تو او را حمايت كنى، ذليل و خوار نمیشود، و كسى كه تو با او دشمنى كنى هرگز عزت نمىيابد. پروردگارا! تو بابركت و بلند مرتبه هستى).
/2 ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَعُوْذُ بِرِضَاكَ مِنْ سَخَطِكَ، وَبِمُعَافَاتِكَ مِنْ عُقُوْبَتِكَ، وَأَعُوْذُ بِكَ مِنْكَ، لاَ أُحْصِيْ ثَنَاءً عَلَيْكَ، أَنْتَ كَمَا أَثْنَيْتَ عَلَى نَفْسِكَ))[2].
(الهى! از خشم تو به خشنوديت، و از عذاب تو به عفوت، پناه مىبرم، از خشمت به تو پناه مىبرم. الهى! من نمى توانم تو را آنطور كه شايستهاى، مدح كنم، تو آنچنانى كه خود را مدح كردهاى)./3 ((اللَّهُمَّ إِيَّاكَ نَعْبُدُ، وَلَكَ نُصَلِّيْ وَنَسْجُدُ، وَإِلَيْكَ نَسْعَى وَنَحْفِدُ، نَرْجُوْ رَحْمَتَكَ، وَنَخْشَى عَذَابَكَ، إِنَّ عَذَابَكَ بِالْكَافِرِيْنَ مُلْحَقٌ، اللَّهُمَّ إِنَّا نَسْتَعِيْنُكَ، وَنَسْتَغْفِرُكَ، وَنُثْنِيْ عَلَيْكَ الْخَيْرَ، وَلاَ نَكْفُرُكَ، وَنُؤْمِنُ بِكَ، وَنَخْضَعُ لَكَ، وَنَخْلَعُ مَنْ يَكْفُرُكَ))[3].
(بـار الها! فقط تـو را بـنـدگى میكنيم، و بـراى تـو نـماز میخوانيم، و تـو را سجـده مىنمائيم، و بـه سوى تـو تـلاش میكنيم «عملى انجام میدهيم كه به تو نزديك شويم» و به رحمت تو اميدواريم، و از عذاب تو مىترسيم، هر آينه عذاب به كفار خواهد رسيد.
بار الها! از تو مدد مى جوييم، و آمرزش میخواهيم، و براى تو ثناى نيك میگوييم، و به تـو كفر نمىورزيم، و به تو ايمان مىآوريم، و براى تو خشوع میكنيم، و از كسى كه به تو كفر مىروزد، كناره میگيريم).
[1] أصحاب السنن الأربعه وأحمد والدرامي والحاكم والبيهقي.
و آنچه بين دو كروشه است از بيهقى روايت شده است. ونگا: صحيح الترمذي 1/144و صحيح ابن ماجه 1/194 و إرواء الغليل أثر ألباني 2/172.
[2] أصحاب السنن الأربعه وأحمد. نگا: صحيح الترمذي 3/180وصحيح ابن ماجه 1/194 والإرواء 2/175.
[3] البيهقي در كتاب السنن الكبرى و سندش را صحيح دانسته 2/211 و شيخ ألباني در كتاب إرواء الغليل گفته سندش صحيح است 2/170 و آنرا به عمر س نسبت داده است.
دعاي موقع هول و هراس و پريشاني هنگام خواب
(به وسيلهى كلمات كامل الهى از خشم و مجازات او، بدى بندگانش و سوسه هاى شياطين و از اينكه آنها نزد من بيايند به خدا پناه مى برم).
[1] أبو داود 4/12، ونگا: صحيح الترمذي3/171.
دعاي هنگام غلتيدن از پهلو به پهلو در شب
(هيچ معبودى بجز الله «بحق» يكتا و قادر مطلق، وجود ندارد. پروردگار آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست، خداوند شكست ناپذير، بسيار آمرزنده).
[1] الحاكم 1/540 و آنرا صحيح دانسته، والذهبي با او موافقت كرده است، والنسائي در كتاب: اليوم والليله، وابن السني، ونگا: صحيح الجامع 4/213.
دعاي بعد از تشهد آخر و قبل از سلام
1 ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَعُوْذُ بِكَ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ، وَمِنْ عَذَابِ جَهَنَّمَ، وَمِنْ فِتْنَةِ الْمَحْيَا وَالْمَمَاتِ، وَمِنْ فِتْنَةِ الْمَسِيْحِ الدَّجَّالِ))[1].
(پروردگارا! از عذاب قبر و عذاب دوزخ، فتنهى زندگى و مرگ، و فتنهى مسيح دجّال به تو پناه مىبرم)./2 ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَعُوْذُ بِكَ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ، وَأَعُوْذُ بِكَ مِنْ فِتْنَةِ الْمَسِيْحِ الدَّجَالِ، وَأَعُوْذُ بِكَ مِنْ فِتْنَةِ الْمَحْيَا وَالْمَمَاتِ، اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَعُوْذُ بِكَ مِنَ المَأْثَمِ والمَغْرَمِ))[2].
(الهى! من از عذاب قبر، و از فتنهى مسيح دجّال، و فتنهى زندگى و مرگ به تو پناه مىبرم. بار الها! من از گناه و زيان، به تو پناه مىآورم).
3 ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ ظَلَمْتُ نَفْسِيْ ظُلْماً كَثِيْراً، وَلاَ يَغْفِرُ الذُّنُوْبَ إِلاَّ أَنْتَ، فَاغْفِرْ لِيْ مَغْفِرَةً مِنْ عِنْدِكَ وَارْحَمْنِيْ إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُوْرُ الرَّحِيْمُ))[3].
(الهى! من بر نفس خود بسيار ظلم كردم، همانا غير از تو كسى ديگر گناهان مرا نمىبخشد، پس از جانب خود مرا مورد آمرزش قرار بده، و بر من رحم كن، همانا تو بخشنده و مهربان هستى)./4 ((اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيْ مَا قَدَّمْتُ، وَمَا أَخَّرْتُ، وَمَا أَسْرَرْتُ، وَمَا أَعْلَنْتُ، وَمَا أَسْرَفْتُ، وَمَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّيْ، أَنْتَ الْمُقَدِّمُ وَأَنْتَ الْمُأَخِّرُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ))[4].
(الهى! گناهان قبلى و بعدى مرا ببخشاى. الهى! گناهان مخفى و آشكار مرا بيامرز، و زياده روى هاى مرا و آنچه را كه تو از من بهتر میدانى ببخش، همانا تقديم و تأخير كننده توئى، بجز تو معبودى «بحق» نيست)./5 ((اللَّهُمَّ أَعِنِّيْ عَلَى ذِكْرِكَ، وَشُكْرِكَ، وَحُسْنِ عِبَادَتِكَ))[5].
(بار الها! به من توفيق بده تا تو را ياد كنم، و سپاس گويم، و به بهترين روش، بندگى نمايم)./6 ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَعُوْذُ بِكَ مِنَ الْبُخْلِ، وَأَعُوْذُ بِكَ مِنَ الْجُبْنِ، وَأَعُوْذُ بِكَ مِنْ أَنْ أُرَدَّ إِلَى أَرْذََِلِ العُمْرِ، وَأَعُوْذُ بِكَ مِنْ فِتْنَةِ الدُّنْيَا وَعَذَابِ الْقَبْرِ))[6].
(بار الها! من از بخل و بُزْدلى به تو پناه مى برم، و از اينكه به علّت پيرى، سست و درمانده شوم، به تو پناه مى برم، و از آزمايش هاى سخت دنيا و عذاب قبر به تو پناه مى برم)./7 ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَسْأَلُكَ الْجَنَّةَ وَأَعُوْذُ بِكَ مِنَ النَّارِ))[7].
(بار الها! من از تو خواهان بهشتم، و از آتش به تو پناه مى برم)./8 ((اللَّهُمَّ بِعِلْمِكَ الغَيْبَ، وَقُدْرَتِكَ عَلَى الْخَلْقِ أَحْيِنِيْ مَا عَلِمْتَ الْحَيَاةَ خَيْراً لِيْ، وَتَوَفَّنِيْ إِذَا عَلِمْتَ الْوَفَاةَ خَيْراً لِيْ، اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَسْأَلُكَ خَشْيَتَكَ فِيْ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ، وَأَسْأَلُكَ كَلِمَةَ الْحَقِّ فِي الرِّضَا وَالْغَضَبِ، وَأَسْأَلُكَ الْقَصْدَ فِي الْغِنَى وَالْفَقْرِ، وَأَسْأَلُكَ نَعِيْماً لاَ يَنْفَدُ، وَأَسْأَلُكَ قُرَّةَ عَيْنٍ لاَ تَنْقَطِعُ، وَأَسْأًلُكَ الرِّضَا بَعْدَ الْقَضَاءِ، وَأَسْأَلُكَ بَرْدَ الْعَيْشِ بَعْدَ الْمَوْتِ، وَأَسْأَلُكَ لَذَّةَ النَّظَرِ إِلَى وَجْهِكَ وَالشَّوْقَ إِلَى لِقَائِكَ فِيْ غَيْرِ ضَرَّاءَ مَضِرَّةٍ وَلاَ فِتْنَةٍ مُضِلَّةٍ، اللَّهُمَّ زَيِّنَا بِزِيْنَةِ الإِيْمَانِ وَاجْعَلْنَا هُدَاةً مُهْتَدِيْنَ))[8].
(بار الها! به علم غيبت و قدرتت بر آفرينش، تا زمانى مرا زنده نگهدار كه زندگى برايم خوب باشد، و مرا بميران زمانى كه مردنم را به نفعم میدانى. الهى! من خشوع و ترس از تو را در نهان و آشكار مىطلبم. «گفتن» كلمهى حق را در شادى و غضب از تو میخواهم. ميانه روى را در ثروت و فقر مسألت مىنمايم. نعمتى را كه نابود نشود، و نور چشمى را كه قطع نگردد، و رضا را بعد از قضا، و راحتى زندگى بعد از مرگ، و لذّت نگاه چهرهات و شوق به لقاءت را درخواست میكنم. بدون اينكه گرفتار مصيبتى سخت، يا فتنهاى گمراه كننده شوم. پروردگارا! ما را با زيبايى ايمان، زينت بخش و ما را از زمرهى هدايت دهندگان و هدايت يافتگان قرار بده)./9 ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَسْأَلُكَ يَا اللهُ بِأَنَّكَ الْوَاحِدُ الأَحَدُ الصَّمَدُ الَّذِيْ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُوْلَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفْواً أَحَدٌ، أَنْ تَغْفِرَ لِيْ ذُنُوْبِيْ إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُوْرُ الرَّحِيْمُ))[9].
(بار الها! من با توسّل به اينكه تو يگانهاى و شريكى ندارى و بىنياز هستى كه نه زادهاى و نه زاده شدهاى و هيچ همتايى بر خود ندارى، از تو مسألت مىنمايم كه گناهان مرا بيامرزى، همانا كه تو آمرزگار و مهربان هستى)./10 ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَسْأَلُكَ بِأَنَّ لَكَ الْحَمْدُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ وَحْدَكَ لاَ شَرِيْكَ لَكَ، الْمَنَّانُ، يَا بَدِيْعَ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ يَا ذَا الجَلاَلِ وَالإِكْرَامِ، يَا حَيُّ يَا قَيُّوْمُ، إِنِّيْ أَسْأَلُكَ الْجَنَّةَ وَأَعُوْذُ بِكَ مِنَ النَّارِ))[10].
(پروردگارا! من فقط از تو میخواهم چرا كه حمد فقط از آنِ توست، هيچ معبودى بجز تو «بحق» وجود ندارد، و يكتايى و شريك ندارى يا منّان! اى بوجود آورندهى آسمانها و زمين! اى صاحب عظمت و بزرگى! اى زندهى پايدار! من بهشت را از تو خواهانم، و از آتش به تو پناه مىبرم)./11 ((اللَّهُمَّ إِنّيْ أَسْأَلُكَ بِأَنِّيْ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَنْتَ اللهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، الأَحَدُ الصَّمَدُ الَّذِيْ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُوْلَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفْواً أَحَدٌ))[11].
(پروردگارا! من تنها از تو «احتياجاتم را» میخواهم، چرا كه شهادت میدهم كه تو الله هستى، و هيچ معبودى بجز تو «بحق» وجود ندارد، تو آن يكتا و بىنيازى هستى كه نه زاده است، و نه زائيده شده است، و همتايى ندارد).
[1] البخاري 2/102 ومسلم 1/412 ولفظ حديث از مسلم است.
[2] البخاري 1/202 ومسلم 1/412.
[3] البخاري 8/168 ومسلم 4/2078.
[4] مسلم 1/ 534.
[5] أبو داود 2/86 والنسائي 3/53 وألباني در صحيح أبو داود 1/284 آنرا صحيح دانسته است.
[6] البخاري مع الفتح 6/35.
[7] أبو داود، ونگا: صحيح ابن ماجه 2/328.
[8] النسائي 4/54، 55، وأحمد 4/364 وألباني در صحيح النسائي 1/281 آنرا صحيح مىداند.
[9] النسائي با اين لفظ 3/52، وأحمد 4/338 وألباني در صحيح النسائي 1/280 آنرا صحيح دانسته است.
[10] أهل السنن ونگا: صحيح ابن ماجه 2/329.
[11] أبوداود2/62والترمذي 5/515 وابن ماجه 2/ 1267 وأحمد 5/360 ونگا: صحيح ابن ماجه 2/329 وصحيح الترمذي 3/163.
دعاهاي سجده ي تلاوت
(چهره ام براى ذاتى كه آنرا آفريد و شنوايى و بينايى را به قدرت و توانايى خود در آن قرار داد، سجده كرد. بسيار با بركت است بهترينِ آفرينندگان)./2 ((اللَّهُمَّ اكْتُبْ لِيْ بِهَا عِنْدَكَ أَجْراً، وَضَعْ عَنِّيْ بِهَا وِزْراً، وَاجْعَلْ لِيْ عِنْدَكَ ذُخْراً، وَتَقَبَّلْهَا مِنِّيْ كَمَا تَقَبَّلْتَهَا مِنْ عَبْدِكَ دَاوُدَ))[2].
(اى الله! براى من در نزد خود بخاطر اين سجده اجر بنويس و بوسيلهى آن، گناهى را دور بگردان، و اين سجده را براى من در نزد خود ذخيره بگردان و آنرا از من چنان بپذير كه از بندهات داود پذيرفتى).
دعاي نشستن در ميان دو سجده
(اى الله! مرا ببخش، مرا ببخش).
49/2 ((اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيْ وَارْحَمْنِيْ، وَاهْدِنِيْ، وَاجْبُرْنِيْ، وَعَافِنِيْ، وَارْزُقْنِيْ، وَارْفَعْنِيْ))[2].
(بار الها! مرا ببخش. به من رحم كن، مرا هدايت كن، كوتاهىهاى مرا جبران كن، و به من عافيت و رزق عطا كن، و مقامم را رفيع گردان).
دعاي سجده
/1 ((سُبْحَانَ رَبِّيَ الأَعْلَى))[1].
(منزّه است پروردگار بزرگ و برتر من) [سه مرتبه هنگام سجده].
42/2 ((سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا وَبِحَمْدِكَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيْ))[2].
(بار الها! تو پاك و منزّه ى و تو را ستايش مىنمايم. الهى! از تو طلب مغفرت میكنم).
3 ((سُبُّوْحٌ، قُدُّوسٌ، رَبُّ الْمَلاَئِكَةِ وَالرُّوْحِ))[3].
(پاك و منزّه است پروردگار فرشتگان و جبرائيل)./4 ((اللَّهُمَّ لَكَ سَجَدْتُ، وَبِكَ آمَنْتُ، وَلَكَ أَسْلَمْتُ، سَجَدَ وَجْهِيْ لِلَّذِيْ خَلَقَهُ، وَصَوَّرَهُ وَشَقَّ سَمْعَهُ وَبَصَرَهُ، تَبَارَكَ اللهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِيْنَ))[4].
(الهى! براى تو سجده كردم، و به تو ايمان آوردم، و در مقابل فرمان تو تسليم شدم، چهره ام براى پروردگارى كه آن را خلق نمود، و صورت بخشيد، و آن را زيبا آفريد، و عضو شنوايى و بينائى در آن قرار داد، سجده كرد. با بركت است پروردگارى كه بهترين سازندگان است)./5 ((سُبْحَانَ ذِيْ الْجَبَرُوْتِ، وَالْمَلَكُوْتِ، وَالْكِبْرِيَاءِ، وَالْعَظَمَةِ))[5].
(پاك است پروردگارى كه مالك قدرت، فرمانروايى، بزرگى و عظمت است)./6 ((اللَّهُمَّ اغْفِرْلِيْ ذَنْبِيْ كُلَّهُ، دِقَّهُ وَجِلَّهُ، وَأَوَّلَهُ وَآخِرَهُ وَعَلاَنِيَتَهُ وَسِرَّهُ))[6].
(بار الها! همهى گناهان مرا، اعم از كوچك و بزرگ، اول و آخر، آشكار و نهان، ببخشاى).
47/7 ((اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَعُوْذُ بِرِضَاكَ مِنْ سَخَطِكَ، وَبِمُعَافَاتِكَ مِنْ عُقُوْبَتِكَ وَأََعُوْذُ بِكَ مِنْكَ، لاَ أُحْصِيْ ثَنَاءً عَلَيْكَ أَنْتَ كَمَا أَثْنَيْتَ عَلَى نَفْسِكَ))[7].
(بار الها! من از خشمت به خشنودى تو پناه مىبرم. الهى! از عذابت به عفو تو پناه مىبرم. الهى! از «عذاب خشم» تو، به تو پناه مىبرم. پروردگارا! آنچنان كه حق ستايش تو است، نمىتوانم آنرا بجاى آورم، بدون ترديد تو آنچنانى كه خود فرموده اى).
دعاي هنگام بر خاستن از ركوع
(الله شنيد و قبول كرد ستايش كسى را كه او را ستايش نمود).
2 ((رَبَّنَا وَلَكَ الْحَمْدُ، حَمْداً كَثِيْراً طَيِّباً مُبَارَكاً فِيْهِ))[2].
(پروردگارا! حمد و ستايش هاى زياد، خوب و مبارك از آنِ تو است).40/3 ((مِلْءَ السَّمَوَاتِ، وَمِلْءَ الأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا، وَمِلْءَ مَا شِئْتَ مِنْ شَيْءٍ بَعْدُ، أَهْلَ الثَّنَاءِ وَالْمَجْدِ، أَحَقُّ مَا قَالَ الْعَبْدُ، وَكُلُّنَا لَكَ عَبْدٌ اللَّهُمَّ لاَ مَانِعَ لِمَا أَعْطَيْتَ، وَلاَ مُعْطِيَ لِمَا مَنَعْتَ، وَلاَ يَنْفَعُ ذَا الْجَدِّ مِنْكَ الْجَدُّ))[3].
(الهى! حمدى كه آسمانها و زمين و ميان آنها و هر چه تو بخواهى را پر كند، از آنِ تو است. الهى! تو اهل ستايش و عظمت هستى. الهىّ تو شايسته ى ستايش بندگان هستى. همگى ما بندگانت هستيم، آن چه تو بفرمائى هيچ كس جلوى آن را نمیگيرد، و آنچه جلوى آن را بگيرى كسى قدرت ندارد آن را عطا نمايد. الهى! صاحب ثروت، او را ثروتش از عذاب تو نجات نمیدهد و «تمامیشكوه» و ثروت از آنِ تو است).
دعاي ركوع
«17» دعاي ركوع
/1 ((سُبْحَانَ رَبِّيَ الْعَظِيْمِ))[1].
(پروردگار بزرگم پاك و منزّه است)، [سه بار هنگام ركوع].3/2 ((سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا وَبِحَمْدِكَ اللَّهُمَّ اغْفِرْلِيْ))[2].
(پروردگارا! تو پاك و منزّهى، خدايا تو را ستايش مى نمايم، الهى، مرا ببخشاى).
/3 ((سُبُّوحٌ، قُدُّوْسٌ، رَبُّ الْمَلاَئِكَةِ وَالرَّوْحِ))[3].
(بسيار پاك و منزّه است پروردگار فرشتگان و جبرئيل).
/4 ((اللَّهُمَّ لَكَ رَكَعْتُ، وَبِكَ آمَنْتُ، وَلَكَ أَسْلَمْتُ خَشَعَ لَكَ سَمْعِيْ وَبَصَرِيْ، وَمُخِّيْ، وَعَظْمِيْ، وَعَصَبِيْ، وَمَا اسْتَقَلَّ بِهِ قَدَمِيْ))[4].
(پروردگارا! براى تو ركوع كردم، به تو ايمان آوردم، و به تو تسليم شدم. گوش، چشم، مخ، استخوان، پى و رگم و تمام اعضاى بدنم براى تو خشوع و فروتنى نمودند).
/5 ((سُبْحَانَ ذِيْ الْجَبَرُوْتِ، وَالْمَلَكُوْتِ، وَالْكِبْرِيَاءِ، وَالْعَظَمَةِ))[5].
(پاك است پروردگارى كه مالك قدرت، فرمانروايى، بزرگى و عظمت است).
دعاهاي بعد از تكبير تحريمه و قبل از فاتحه
(بار الها! بين من و خطاهاى من، همانند فاصلهاى كه بين مشرق و مغرب انداختهاى، فاصله بيانداز، و مرا از خطاهايم پاك ساز، همانند لباس سفيدى كه از آلودگى پاك میشود. بار الها! خطاهاى مرا با برف و آب و تگرگ (ژاله) بشوى).البخاري 1/181، ومسلم 1/419.
دعاي رفتن به مسجد
(الهى! در قلب، زبان، گوش و چشم من نور قرار ده، و بالا، و پايين، راست، چپ، مقابل، پشت و درون مرا منوّر گردان، و نور را براى من بيفزاى، و بزرگ گردان، و مرا نورى عطا فرما، و در عصب، گوشت، خون، مو و پوست من نورى قرار ده).
((اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِيْ نُوْراً فِيْ قَبْرِيْ.. وَنُوْراً فِيْ عِظَامِيْ))[2].
(الهى! قبرم را منوّر گردان، و در استخوان هايم نور قرار بده).
((وَزِدْنِيْ نُوْراً، وَزِدْنِيْ نُوْراً، وَزِدْنِيْ نُوْراً))[3].
(و براى من نور را افزون فرما، افرون فرما، افزون فرما).
((وَهَبْ لِيْ نُوْراً عَلَى نُوْرٍ))[4]. (و نور بر روى نور به من عطا كن).
[1] همه ايـن موارد در بـخارى 11/116 روايت شده شماره 6316، و مسلم 1/526، 529، 530، شماره: 763.
[2] الترمذي 5/483، شماره ى 3419.
[3] البخاري در كتاب (الأدب المفرد) شمارهى 695، ص 258، و ألباني كتاب: (صحيح الأدب المفرد) شماره 536 سندش را صحيح دانسته است.
[4] ابن حجر العسقلاني در كتاب (فتح الباري) آنرا ذكر كرده، وگفته ابن أبي عاصم در كتاب: (الدعاء) آورده است، نگا: الفتح 11/118، و گفته: از اجتماع اختلاف روايت بيست و پنج ويژگى و خصلت بيان شده است.